هر گاه مؤمن را ساکت دیدید، بدو نزدیک شوید که حکمت القا می کند . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

راه‏کارها و لوازم الگوی مشاوره
1. خوب گوش کردن: در الگوی مشاوره، یکی از مهم‏ترین عوامل مؤثر «هنر خوب گوش دادن» است. مشاور باید این هنر را با تمرین و ممارست کسب کند. راه‏کارهای ذیل در کسب مهارت «خوب گوش دادن» مؤثرند:
الف. تعبیر و تفسیر کردن: با استفاده از گنجینه لغات شخصی خود، مطالبی را که شنیده‏اید برای گوینده تفسیر کنید تا مطمئن شوید که سخنان او را درست فهمیده‏اید.
ب. انعکاس احساسات: وقتی مخاطب یا مراجع شما ناراحت، عصبانی و آشفته حال به نظر می‏رسد، همدردی خود را به او منعکس کنید. همین‏طور اگر او از شور و احساسات و هیجانات خوشایندی برخوردار است، آن‏ها را منعکس کنید.
ج. انعکاس مفاهیم: به طور خلاصه، حقایق و محتوای سخن گوینده را منعکس کنید.
د. ترکیب کردن: گوینده ممکن است نکات گوناگونی را بگوید. سعی کنید نکات گوناگون سخنان گوینده را ترکیب کرده، در یک جمله به او منعکس کنید.
ه. نشان دادن تصورات ذهنی: تصورات ذهنی خود را با صدای بلند نشان دهید؛ در ذهن خود مجسم کنید که اگر به جای آن شخص بودید چه احساسی داشتید. 14
2. کسب اطلاعات روان‏شناختی و تربیتی: از مهارت‏های ضروری الگوی مشاوره، «کسب اطلاعات روان‏شناختی و تربیتی» است. برای کسب این مهارت، کتاب‏های مربوط به روان‏شناسی رشد، روان‏شناسی جوان، و کاربرد روان‏شناسی در آموزش را مطالعه کنید؛ همچنان که یک سخنور باید فنون سخنوری را با مطالعه و تمرین کسب کند، یک کارشناس دین نیز، که می‏خواهد با الگوی مشاوره پذیرای جوانان باشد و به سؤالات آن‏ها پاسخ دهد و آموزه‏های دینی موردنیاز آن‏ها را آموزش دهد، باید بتواند با جوانان ارتباط عاطفی برقرار کند. نیازهای جوانان و همچنین دغدغه‏های آن‏ها را بشناسد و بتواند وارد فضای روان‏شناختی و دنیای جوانان شود. علاوه بر آن، باید بر آموزه‏های دینی نیز تسلّط لازم داشته باشد و آن‏ها را متناسب با سطح شناختی جوانان، به صورت منطقی و معقول بیان کند.
آنچه در الگوی مشاوره مطرح شد در واقع، بیان این حقیقت بود که یکی از بهترین راه‏کارهای آموزشِ آموزه‏های دینی به جوانان استفاده از الگوی «مشاوره» است. اما گام‏های بعدی که باید برداشته شوند تا به هدف اصلی مقابله با دین‏گریزی یا پیش‏گیری از دین‏گریزی نائل شویم، عبارتند از:
1. تقویت بُعد شناختی جوانان نسبت به آموزه‏های دینی؛
2. اصلاح یا تغییر شناخت‏های قبلی از دین؛
3. معرفی دین به عنوان برنامه زندگی؛
4. معرفی دین به عنوان راه منحصر به فرد برای دست‏یابی به سعادت واقعی؛
5. معرفی شخصیت‏های کاملی که در پرتو آموزه‏های دینی به تکامل واقعی دست یافته‏اند؛
6. عملیاتی کردن دین در همه ابعاد زندگی؛
7. معرفی عوامل رهزن که موجب انحراف می‏شوند.
علاوه بر این، توجه دادن به نکات ذیل بسیار مفید است:


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

نگاهی روان‏شناختی به آسیب‏شناسی دین‏باوری جوانان
مقدّمه
پدیده «دین‏گریزی» یکی از مشکلات اساسی جوامع انسانی است که همواره دغدغه‏هایی را برای رهبران دینی، دینداران و خانواده‏های متدیّن به وجود آورده و تهدیدهای جدّی برای نسل جوان محسوب می‏شود. این پدیده نامیمون مشکل امروز یا دیروز بشر نیست، بلکه سابقه دیرینه دارد و همواره جوامع بشری با آن دست به گریبان بوده‏اند. دین‏گریزی در سده‏های اخیر، به ویژه در قرن بیستم، بخش عظیمی از شرق و غرب عالم را فرا گرفت و مکاتب فلسفی الحادی گوناگونی مانند کمونیسم مولود آن هستند. اکنون این سؤال مطرح است که چرا انسانی که ذاتا مشتاق دین است و فطرت او با عناصر درون دینی ارتباط تکوینی و ماهوی دارد، به دین‏گریزی روی آورده است و به این پدیده شوم دامن می‏زند، و سؤال اساسی‏تر اینکه چرا دین‏گریزی در نسل جوان شیوع و نمود بیشتری دارد؟
بدون تردید در ذات دین، هیچ عنصر دین‏گریزانه وجود ندارد. اگر انسان‏ها به دریافت معارف دینی نایل آیند، در هیچ رتبه‏ای از دین نمی‏گریزند، علاوه بر این، عقل و عشق، که دو رکن اساسی در حیات انسانی محسوب می‏شوند و همه جاذبه‏ها و دافعه‏ها در این دو حوزه و بر اساس این دو معیار رخ می‏دهند، هر دو در درون دین وجود دارد و دین با هر دو گروه باقی مانده است. دین، هم ذهن انسان را تغذیه می‏کند و هم دل آدمی را حیات و حرکت و نشاط می‏بخشد. بنابراین، پدیده دین‏گریزی به عنوان یک پدیده اجتماعی، عینی و رفتاری، معلول ماهیت و ذات خود دین نیست، بلکه علت و یا علل دین‏گریزی را در خارج از قلمرو دین و آموزه‏های دینی باید جست‏وجو کرد. بدون تردید، عوامل متعددی مانند ناهنجاری‏های اجتماعی، اقتصادی، فرهنگی، سیاسی و روانی زمینه گریز جوانان را از دین فراهم می‏نمایند. در اینجا نگاهی روان‏شناختی به آسیب‏شناسی دین‏باوری جوانان خواهیم افکند.
علل روان‏شناختی گریز از دین
1. ضعف معرفتی
یکی از ابعاد وجودی هر انسانی بُعد شناختی اوست. انسان در هر مرحله‏ای از مراحل رشد خود، واجد یک سلسله توانمندی‏های شناختی می‏شود. روان‏شناسان، رشدشناختی انسان را به سه دوره تقسیم می‏کنند: دوره حسی ـ حرکتی (2سال اوّل)، دوره عملیات منطقی عینی (تا 12سالگی)، دوره عملیات منطق صوری یا دوره تفکّر انتزاعی.
سومین دوره تحوّل شناختی در آستانه نوجوانی آغاز و در اوایل جوانی تکمیل می‏شود. بنابراین، یکی از ویژگی‏های جوان از نظر شناختی این است که دارای تفکّر انتزاعی است و از نظر ذهنی، به حداکثر کارایی هوشی می‏رسد. در این دوره، گرایش جوانان به «فلسفه زندگی» آنان را به سوی مسائل اخلاقی، سیاسی و مذهبی سوق می‏دهد و جوانان تلاش می‏کنند هویّت مذهبی خود را شکل دهند. اما به دلایل گوناگونی ممکن است در این هویّت‏یابی مذهبی، با بحران مواجه شوند و نتوانند هویّت مذهبی خود را خوب شکل دهند و دچار نوعی سردرگمی و در نهایت، بی‏رغبتی و گریز از دین شوند. یکی از علل این بحران ناهمخوانی سطح شناختی جوان با سطح معارف دینی است که به او ارائه می‏شوند. جوان به خاطر توانمندی‏های ذهنی، دین تقلیدی را برنمی‏تابد و همه آن باورهای دینی که از دوران کودکی به صورت تقلیدی از خانواده و دیگران به او القا شده‏اند به کناری می‏نهد و می‏خواهد دینی بپذیرد که متناسب با سطح تفکّر او باشد. اما از یک سو، بسیاری از اوقات آنچه به عنوان دین به او عرضه می‏شود برای او قانع‏کننده نیست، و از سوی دیگر، در برخی موارد نیز جوان می‏خواهد همه آموزه‏های دینی، اعم از احکام و عقاید را با خطکش عقل خود بسنجد و فکر می‏کند اگر آموزه‏های دینی در قالب‏های فکری او بگنجند صحیح هستند، وگرنه درست نیستند و باید کنار گذاشته شوند. همه این عوامل دست به دست هم می‏دهند و موجب می‏شوند هویّت دینی جوان به خوبی شکل نگیرد و جوان دچار یک بحران‏شناختی نسبت به آموزه‏های دینی شود و نجات خود را از این بحران، در گریز از دین بداند.
قرآن نیز به این حقیقت اشاره می‏کند و گرایش به کفر و بی‏ایمانی را ناشی از جهل و ضعف معرفتی انسان‏ها می‏داند. حضرت نوح(علیه‌السلام) با صراحت، یکی از عوامل بی‏ایمانی قوم خود را جهل و یا عدم معرفت صحیح به آموزه‏های دینی معرفی می‏کند و در این‏باره، به قوم خود می‏فرماید: (... ولکنّی اَراکُم قوما تجهلون.) (هود: 29) در روایات نیز به این معنا اشاره شده است.
حضرت علی(علیه‌السلام) درباره علت کفر می‏فرماید: «لو اَنّ العباد حین جهلوا وقفوا، لم یَکفُروا و لم یَضلّوا»؛ اگر افراد هنگام برخورد با مسائلی که نمی‏دانند، درنگ می‏کردند و عجولانه تصمیم نمی‏گرفتند، کفر نمی‏ورزید و گمراه نمی‏شدند. 1 بنابراین یکی از علل روان‏شناختی دین‏گریزی در همه انسان‏ها، به ویژه جوانان، ضعف معرفتی و عدم دست‏یابی به هویّت دینی است.


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

صله رحم و فرایند جامعه پذیری
یکی از مفاهیم مهمی که مورد تأکید روان شناسان رشد اجتماعی می باشد، فرایند جامعه پذیری (Socialization) فرد است. الگوی کامل و صحیح رشد و تحول در انسان که یک حرکت بسیار پیچیده است از تعامل چندین فرایند به وجود می آید. این فرایندها عبارتند از: 1. فرایند زیستی، یعنی تغییرات طبیعی و بدنی; 2. فرایندهای شناختی، یعنی تغییرات در تفکر ادراک و زبان; 3. فرایندهای اجتماعی که تغییرات در روابط اجتماعی فرد با دیگران، عواطف و شخصیت فرد را در بر می گیرد. به عبارت دیگر، منظور از رشد اجتماعی نضج فرد در روابط اجتماعی است به گونه ای که بتواند با افراد جامعه اش هماهنگ و سازگار باشد. هنگامی فرد را «اجتماعی» می خوانند که نه تنها با دیگران باشد، بلکه با آنان همکاری کند. به بیان دیگر، جامعه پذیری به آن شکل یادگیری گفته می شود که فرد به سازگاری با جامعه و محیط فرهنگی خویش دست یابد. در ابتدا پدر و مادر و محیط کوچک خانواده، سپس گروه همسالان و دیگر افراد جامعه در رشد اجتماعی فرد تأثیر گذارند و از آنجا که روان شناسان اساس اجتماعی شدن فرد را همانندسازی می دانند، هرچه روابط خانوادگی و گروه های اجتماعی و از جمله معاشرت ها و پیوندهای فامیلی بیش تر شود، این فرایند بهتر شکل خواهد گرفت. هارلوک یکی از عوامل مؤثر در پایداری اولیه رشد را روابط اجتماعی می داند و می گوید: روابط اجتماعی مساعد با دیگران، مخصوصاً با اعضای خانواده، کودک را تشویق می کند که علاقه به ارتباط با دیگران و اجتناب از خود محوری را در خود رشد دهد و این نیز به سازگاری شخصی و اجتماعی مطلوب خواهد انجامید. خویشاوندان و اقوام در پرتو ارتباطات خود با یکدیگر به خوبی و شایستگی می توانند با ایجاد فضای صمیمی و گرم بین خود و احترام متقابل به یکدیگر و از طریق همانندسازی، الگو و سرمشق مناسبی برای کودکان، نوجوانان، و جوانان خانواده گسترده خویش باشند; چرا که بخش مهمی از آنچه شخص یاد می گیرد از طریق تقلید و الگوگیری از دیگران است; همان طور که بندورا، نطریه پرداز یادگیری اجتماعی، بر این موضوع تأکید میورزد. در واقع، افراد در روابط خود با یکدیگر با مشاهده اعمال و رفتار گروه اجتماعی فامیلی و تجزیه و تحلیل آن، نگرش ها و ارزش های خویش را سامان می دهند و به یادگیری رفتارها و الگوهای رفتاری می پردازند و چگونگی کنش اجتماعی، آداب و رسوم برخورد با دیگران، خوش رفتاری و خلق و خوی پسندیده را فرا می گیرند. از منظر دینی نیز ما بر این باوریم که صله رحم و روابط خانوادگی و فامیلی سبب نیکوشدن خلق و خوی انسان می شود. امام صادق(علیه السلام)می فرماید: «صلة الارحام تحسن الخلق» ; معاشرت با ارحام موجب می شود خلق و خوی فرد نیکو شود.


 


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

خلاقیت 1
مقدّمه
در فارسی «خلاقیت» به معنای ابداع، 2 نوآوری، ایجاد و آفرینندگی به کار می رود. در این موقعیت، فرد با ترکیب کردن، یک پدیده نو می سازد. همانند هوش، توانایی خلاقیت نیز در افراد مختلف متفاوت است.
از نظر آبراهام مزلو ، خلاقیت و خود شکوفایی 3 در رأس هرم قرار می گیرد و طی سلسله مراتبی، که برای نیازهای انسان مطرح می کند، باید از پایین ترین طبقه شروع کرد تا به رأس هرم که خود شکوفایی است رسید. اولین و پایین ترین طبقه، نیازهای فیزیولوژیک است; نیازهایی همچون آب، غذا، هوا و مانند آن که بین انسان و حیوان مشترک بوده و برای ادامه حیات لازم و ضروری است. دومین طبقه، نیاز به امنیت است که شامل امنیت جانی، مالی و شغلی می شود. سومین طبقه، نیاز به محبت و عشق است; زیرا هر فردی در زندگی نیاز به دوست داشتن دارد. چهارمین طبقه، نیاز به عزّت نفس و ابراز وجود است; شخص دوست دارد در جمع مطرح شود. پنجمین و بالاترین طبقه، که در رأس هرم قرار می گیرد، نیاز به خودشکوفایی است، که اگر مراحل قبل طی شود فرد به خلاقیت می رسد. آبراهام مزلو دو نوع خلاقیت را توضیح می دهد: خلاقیت اولیه و خلاقیت ثانویه. خلاقیت اولیه از ناخودآگاه سرچشمه می گیرد و در زمان کودکی بین همه انسان ها مشترک است. کودکان به واسطه آن خیالبافی 4 می کنند، لذت می برند و رفتار خلاق آمیز از خود بروز می دهند. این نوع خلاقیت اغلب با پشت سر گذاشتن کودکی از بین می رود. اما خلاقیت ثانویه مبتنی بر عقل سلیم 5 و منطق صحیح است.
نیاز به خودشکوفایی نیاز به عزّت نفس نیاز به محبت و عشق نیاز به امنیت نیازهای فیزیولوژیک سلسله مراتب نیازهای مزلو سلسله مراتب نیازهای مزلو برای رسیدن به خلاقیت، کوشش و تلاش عامل بسیار مهمی است و داشتن هوش بالا دلیل کافی برای به خلاقیت رسیدن نیست. برای مثال، پاولف ، فیزیولوژیست روسی، سال های زیادی روی بزاق سگ تحقیق کرد تا اینکه در سال 1904 برای اولین بار برنده جایزه نوبل شد. بسیاری از افراد به محض آنکه با شکستی روبه رو می گردند دست از تلاش برداشته و اعتماد به نفس خود را از دست می دهند، اما افراد خلاق شکست را مقدّمه پیروزی می دانند.
بنابراین، رشد و توسعه خلاقیت به عوامل فردی و اجتماعی مثل خانواده، هوش، ویژگی های شخصیتی و غلبه بر موانع و مشکلات وابسته است. گرچه توانایی تفکر خلاق به صورت فطری و طبیعی به طور بالقوّه در انسان ها وجود دارد، اما ظهور و بروز آن مستلزم پرورش و تربیت آن است.
صاحب نظران تعاریف گوناگونی از خلاقیت ارائه داده اند که در ذیل به برخی از آن ها اشاره می شود:
گیزلین ( Chiselin ) خلاقیت ر
ارائه کیفیت های تازه از مفاهیم و معانی می داند.
از نظر تایلور ( taylor ) خلاقیت، شکل دادن تجربه ها در سازمان بندی های تازه می باشد.
استین ( stein ) خلاقیت را فرایندی می داند که نتیجه آن یک کار تازه باشد که توسط گروهی در یک زمان به عنوان چیزی مفید، رضایت بخش و قابل قبول تلقّی گردد.
ورنون ( vernon ) معتقد است خلاقیت توانایی شخص در ایجاد ایده ها، نظریه ها، بینش ها یا اشیای جدید و نو و بازسازی مجدد در علوم و سایر زمینه هاست که به وسیله متخصصان به عنوان پدیده ای ابتکاری قلمداد گردد و از لحاظ علمی، زیبایی شناسی، 6 فناوری و اجتماعی با ارزش باشد.
استنبرگ ( stenberg ) تفکر خلاق را ترکیبی از قدرت ابتکار، انعطاف پذیری و حساسیت در برابر نظریاتی می داند که یادگیرنده را قادر می سازد که خارج از تفکر نامعقول به نتایج متفاوت و مولد بیندیشد که حاصل آن رضایت بخشی و احتمالا خشنودی دیگران خواهد بود.
مایر ( mayer ) خلاقیت را توانایی حل مسائلی می داند که فرد پیش تر آن ها را نیاموخته است.


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

به ادامه مطلب بروید


 


برای دانلود کلیک کن


 


 


 


 


 


 


 


 


یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

تربیت دینی، تربیت لیبرال
اشاره
مقاله حاضر در صدد مقایسه دو رویکرد «دینی‏» و «لیبرال‏» به مسئله تعلیم و تربیت است. حضور مفهوم «جامعه مدنی‏» در عرصه فرهنگی اخیر کشور اسلامی و نقش لیبرالیسم به عنوان یکی از ارکان اصلی این پدیده ضرورت چنین بحثی را ایجاب می‏کند. شیوه‏های تعلیم و تربیت دینی از سوی لیبرالیسم و تعلیم و تربیت لیبرال مورد نقد و تهاجم است، و از سوی دیگر، پایه‏های ارزشی لیبرالیسم از سوی دین‏باوران مورد سؤال قرار می‏گیرد. این نوشتار ابتدا به بررسی مبانی ارزشی لیبرالیسم و انتقادات آن از دین می‏پردازد و سپس تحلیلی پیرامون مفهوم و اصول تعلیم و تربیت دینی در مقابله با تعلیم و تربیت لیبرال ارائه می‏دهد.
تربیت لیبرال
تعلیم و تربیت لیبرال (1) از سابقه طولانی برخوردار بوده و هر زمان معنای خاصی از آن اراده شده است. در فلسفه ارسطو تربیت آزادگان و آزادزادگان مراد بود. در قرون وسطی به تربیتی گفته می‏شد که در تهذیب نیروهای روانی نقش ایفا می‏نمود. در فلسفه جان‏دیوئی تربیتی لیبرال نامیده می‏شود که به آزادی دانش‏آموز منجر گردد و بالاخره، درمیان عامه به تربیت عمومی اطلاق می‏شود. (2)
برای پرهیز از هرگونه تعصب احتمالی در ارائه تعریف از تعلیم و تربیت لیبرال، این بخش از نوشتار را به بررسی مقاله ج. با عنوان «ارزش‏های لیبرال و تعلیم و تربیت لیبرال‏» (4) اختصاص می‏دهیم. وی، که عمده مطالعاتش پیرامون مسائل فرهنگی و ارزشی در تعلیم و تربیت دور می‏زند ودرزمینه تعلیم و تربیت اسلامی نیز تحقیقات و نوشته‏هایی دارد، معتقد است که ارزش‏های تعلیم و تربیت هر جامعه‏ای زمانی کاملا قابل فهم می‏باشد که از قبل ارزش‏های پایه‏ای آن جوامع بررسی و شناخته شده باشد. بر همین اساس، در مقاله مذکور ابتدا به بررسی لیبرالیسم - که به عقیده وی ارکان اولیه ارزش‏ها را در جوامع غربی پایه‏گزاری کرده است - و ارزش‏های ریشه‏ای آن پرداخته است و آنگاه، تاثیر ارزش‏های مذکور بر تعلیم و تربیت غربی را مورد بررسی قرار داده است. در پایان مقاله نیز به بررسی دیدگاه‏های مخالف لیبرالیسم و از جمله دیدگاه‏های دینی پرداخته است. در این‏جا، مروری بر مقاله ج. مارک هالستد در سه بخش خواهیم داشت:
الف) مبانی ارزشی لیبرالیسم;
ب) مبانی ارزشی تعلیم و تربیت لیبرال;
ج) دیدگاه‏های مخالف تعلیم و تربیت لیبرال.
الف) مبانی ارزشی لیبرالیسم
هالستد بر این عقیده است که علی‏رغم برداشت‏های متفاوت و وجود دیدگاه‏های مختلف پیرامون مفهوم لیبرالیسم، می‏توان یک سری ارزش‏ها را به عنوان، ارزش‏های محوری این دیدگاه معرفی نمود. سه ارزش محوری لیبرالیسم در مرحله اول عبارتند از:
1- آزادی فردی (Individual Liberty) (آزادی عمل و آزادی از قید و بند به هنگام دنبال کردن نیازها و علائق شخصی);
2- تساوی حیثیت و حرمت (Equality of respect) برای همه افراد درساختار تئوریک و عملی جامعه (عدم تبعیض);
3- عقلانیت پایا (Consistent rationality) (بنا نهادن تصمیمات و فعالیت‏ها بر توجیهات عقلانی و منطقی منسجم).


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

 راههای مقابله با تهاجم فرهنگی
با کنکاشی فشرده در زمینه ها، ابزار و شیوه های یورش فرهنگی راههای رویارویی با آن آشکار می شود، ولی بر شمردن مؤ ثرترین آنها می تواند چونان تذکاری مؤ منان را سودمند افتد و ایشان را در این نبرد مقدس یاری دهد. بر این اساس ، مهمترین این راهها از نظر ثمر دهی و کارآیی به قرار زیر است :
1) شناخت فرهنگ و اهداف دشمن در تهاجم فرهنگی
بی تردید شناسایی دشمن و برآورد اهداف ، توان و تفکر وی ، از الفبای مبارزه به شمار می آید، که پیش از برداشتن نخستین گام باید بدان پرداخته شود. برای رویارویی با یورش فرهنگی نیز باید فرهنگ دشمن و ویژگیهای آن مورد بررسی دقیق قرار گیرد.
چنین تحقیق وسیع و همه جانبه ای ، اندیشمندان را در شناخت درست رد پای انحراف یاری می دهد از سوی دیگر، اهداف دشمن ، ابزار و شیوه های وی نیز باید در این یورش شناسایی شود. آگاهی از ابزار و شیوه های مورد استفاده یورشگران می تواند مسؤ ولان و رزمندگان جبهه فرهنگی را در خلع سلاح مهاجمان کمک کند و نقشه های آنان را خنثی سازد. آشنایی با هدفهای تهاجم دشمن نیز بسیار ارزنده و حایز اهمیت است . زیرا در سایه شناسایی اهداف و مقابله اصولی با آن می توان از آسیب پذیری اقشار مختلف جامعه در برابر توطئه دشمن جلوگیری کرد.
از این رو سزاوار است چشمهای بیدار و جستجو گری وجود داشته باشد تا ضمن شناسایی اهداف ، ابزارها و شیوه های مورد استفاده دشمن در این زمینه ، هر گونه تغییر روشی را نیز برای مردم و مسؤ ولان یاد آور شود.


2) تقویت بینش دینی و سیاسی 


یقین به حقایق با عظمتی چون آفریدگار جهان ، پیامبران الهی و رستاخیز نوعی تعهد در انسان پدید می آورد و میزان مصونیت او را در برابر یورش ‍ فرهنگی بیگانگان افزایش می دهد. به عبارت دیگر، تقویت باورهای دینی و پی ریزی بینشی درست در زمینه مذهب و سیاست می تواند چون سنگری نفوذناپذیر مردم را در برابر بمباران فرهنگی دشمن محافظت نماید و سودجویان غرب را ناکام و ناامید سازد. بی تردید، چنین ایمانی جامعه را به جهت گیری صحیح رفتاری رهنمون می شود و از کژ روی و ناهنجاریها باز می دارد.


قرآن کریم در این باره می فرماید :


« ... یهدیهم ربهم بایمانهم ... » پروردگارشان به سبب ایمانشان هدایتشان می کند.


نگاهی به سرنوشت اندیشمندانی که سالها در اروپا و امریکا به کسب دانش ‍ و تخصص پرداخته و پای بندی خود را به اصول اعتقادی و مبانی فکری اصیل خود همچنان حفظ کرده و پس از بازگشت به میهن اسلامی نیز مردم را به پیروی از آن فرا خواندند بخوبی روشنگر این حقیقت است که ایمان درست و اعتقاد راسخ به اصول دین ، انسان را در برابر امواج فساد غرب مقاوم می سازد. بر این اساس ، دستگاههای مذهبی چون حوزه های علوم دینی رسالتی سخت عظیم را بر عهده دارند. و باید پرداختن به اصول دین و تقویت باورهای مردم را بیش از همیشه مورد توجه قرار دهند.


البته در کنار پرورش نهال ایمان در دلهای مردم ، آگاه ساختن آنان به مسائل سیاسی روز و تبیین هدف شوم دشمن در یورش فرهنگی نیز ضروری است .


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

غریزه حیا
خصیصه حیا و شرم به طور طبیعی، در زن بیش از مرد وجود دارد. به همین دلیل است که زن فطرتا و از روی طبع و غریزه، میل به پوشش بدن خود در مقابل نامحرم دارد و از برهنگی دچار اضطراب می‏شود. شواهد فراوانی در اسلام بر فطری و غریزی بودن حیا برای زن وجود دارند و علاوه بر اینکه قرآن به این مطلب اشاره کرده، از نظر روان‏شناسی، زیست‏شناسی و جامعه‏شناسی نیز قابل اثبات است.
1. دیدگاه اسلام درباره حیای زن
قرآن در داستان حضرت آدم و حوّا، پس از اینکه می‏فرماید آن‏ها فریب شیطان را خوردند و از درخت ممنوعه تناول کردند، می‏فرماید: (فَلَمَّا ذَاقَا الشَّجَرَةَ بَدَتْ لَهُمَا سَوْءَاتُهُمَا وَطَفِقَا یَخْصِفَانِ عَلَیْهِمَا مِن وَرَقِ الْجَنَّةِ) (اعراف: 22)، و هنگامی که از آن درخت چشیدند، زشتی‏ها و قسمت‏های پنهان اندامشان بر آن‏ها آشکار شد و (به سرعت) شروع به قراردادن برگ‏های درختان بهشتی بر خود کردند تا آن‏ها را بپوشانند.
از این داستان، به روشنی می‏توان فهمید که آدم و حوا هنگام برهنه شدن، مضطرب و پریشان شدند؛ زیرا برای رهایی از این حالت، به برگ‏های درختان پناه آوردند و خود را با آن‏ها پوشاندند و صبر نکردند تا لباس مناسبی به دست آورند. این در حالی است که اولا، آن‏ها همسر یکدیگر بودند و جایز بود در مقابل هم برهنه شوند. ثانیا، هیچ کس در آنجا نظاره‏گر آن‏ها نبود تا شرمندگی‏شان به خاطر او باشد. ثالثا، چون اولین انسان بودند، پوشش برای آن‏ها جنبه اکتسابی هم نداشت. بنابراین، تنها دلیل اضطراب ایشان از برهنگی، فطری بودن حیا در آن‏ها بود و چون برهنگی خلاف فطرت است، اضطراب‏آور است.30


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:52 صبح

حیا و خودآرایی و نقش آن‌ها در سلامت روانی زن
مقدّمه
زنان به عنوان نیمی از پیکره جامعه نقش بسیار مهمی در ایجاد و گسترش عفّت، پاک‏دامنی و اخلاق در بین جوامع بشری دارند. عفّت و حیای زن، که یکی از مهم‏ترین عوامل حفظ و بقای عفّت عمومی است، نه تنها در تمام ادیان و مذاهب الهی مورد تأکید قرار گرفته، بلکه عقول و افکار بشری نیز آن را مورد تأیید قرار داده‏اند.
از نظر اسلام، اهمیت این موضوع به حدّی است که برخی روایات آن را «تمام دین» می‏دانند. در روایتی از پیامبر اکرم(صلی الله علیه و آله) آمده که فرمودند: «اَلْحَیاءُ هُوَ الدینُ کُلُّهُ»؛ حیا تمام دین است.1
امام علی(علیه‌السلام) نیز در مورد عفّت و پاک‏دامنی می‏فرماید: «عفّت و پاک‏دامنی منشأ هر خیری است.» به همین منظور، در تمام ادیان و مذاهب آسمانی، «اَلعِفَّةُ رَأسُ کُلِّ خَیْر»2 قوانین گوناگونی برای حفظ و بقای عفّت و حیای عمومی وضع شده‏اند، که «حجاب» و پوشش زن از جمله آن‏هاست.
«حجاب»، که به معنای پوشیدن تمام بدن و زیبایی‏های ظاهری زن در برابر مردان بیگانه است، برای پیش‏گیری و مهار برخی گرایش‏ها و رفتارهای خودنمایانه و وسوسه‏انگیز می‏باشد. این در حالی است که زنان به طور طبیعی دوست دارند در برابر جنس مخالف خودآرایی کنند و زیبایی زنانگی3 خود را به نمایش بگذارند.
حال این سؤال پیش می‏آید که این قانون اسلامی تا چه اندازه با طبیعت زن سازگار است؟ آیا تبرّج و جلوه‏گری از نظر اسلام و علم بکلی مردود است، یا برای آن قانونی وجود دارد؟ اگر در وجود زن غریزه‏ای تحت عنوان «تبرّج» وجود دارد، روش‏های رشد و پرورش این غریزه چیست و چه کارکردی در زن و حفظ سلامتی او می‏تواند داشته باشد؟ چگونه می‏توان غریزه تبرّج را با حیا، که یک ویژگی فطری در زن است، جمع کرد؟ آیا حجاب و پوشش به معنای نادیده گرفتن این غریزه نیست؟ آیا همان‏گونه که عده‏ای از مخالفان حجاب می‏گویند، این محدودیت مانعی برای رشد عاطفی و روانی زن محسوب می‏شود، یا به عکس، در جهت سلامت روانی اوست؟
اهمیت بررسی این موضوع واضح و روشن است؛ زیرا اولا، حجاب و پوشش زن به طور یقین، یکی از محکم‏ترین سنگرهایی است که مسلمانان، به ویژه جوانان، را از فساد و فحشا حفظ می‏کند و سدی آهنین در برابر نفوذ و تهاجم فرهنگی دشمنان اسلام است. به همین دلیل، همان‏گونه که رهبر فرزانه انقلاب بارها فرموده‏اند، بر همه ما تکلیف است در مقابل این تهاجم همه‏جانبه هشیار باشیم و با آن مقابله کنیم.
ثانیا، ارتباطی که مسئله حجاب و عفت از یک سو و گرایش دایمی زن به تبرّج و جلوه‏گری از سوی دیگر با سلامت روانی او دارد به موضوع اهمیّت بیشتری می‏دهد؛ زیرا پر واضح است که به لحاظ نقش مهم و حساسی که زن در حیات جسمی و روانی انسان‏ها دارد، بحث و بررسی در مورد مؤلّفه‏های سلامت روانی او لازم و ضروری به نظر می‏رسد.
اما به دلیل آنکه دین اسلام به بهداشت و سلامت روانی افراد اهمیت زیادی داده است و حتی نتیجه نهایی عبادت و بندگی را رسیدن به «نفس مطمئنه» می‏داند و فقط کسانی را که دارای قلب و روانی سالمند، اهل نجات و خوش عاقبت می‏داند،4 مطمئنا در تمام احکام و قوانین خود و از جمله، لزوم پوشش و حفظ عفّت فردی و عمومی، به نقش آن‏ها در روح و روان افراد توجه کرده و بهترین نسخه را برای سلامتی و سعادت جوامع بشری ارائه داده است.5
غریزه تبرّج و خودنمایی


ادامه مطلب...

یکشنبه 89 فروردین 1 , ساعت 12:51 صبح

اتیسم چگونه درمان می شود
از هر صد کودک اتیستیک حدود یک نفر در زمان بزرگسالی از یک زندگی عادی برخوردار خواهد شد ولی بیشتر آنها
برای همیشه مشکلاتی را خواهند داشت. با وجود اینکه اتیسم درمان قطعی ندارد ولی بسیاری از کودکان اتیستیک توسط
رفتار درمانی، تحصیلات و تربیت مخصوص قادر به صحبت کردن، خواندن و نوشتن و برقراری ارتباط موثر با سایرین
می شوند. این برنامه های درمانی آنها را قادر خواهد ساخت تا از وسائل و موارد روزانه مانند دستشوئی، قاشق و
چنگال و ... به طور صحیح استفاده کنند و کارهای روزانه، که هرکودک برای استقلال خود نیاز دارد، را به تنهائی انجام
دهد مانند: لباس پوشیدن، شانه کردن موها، ...
موفقیت هر روش درمانی بستگی به عوامل متعددی دارد ولی سطح هوشی کودک و مقدار ناتوانی مغزی در این کودکان
می تواند در انتخاب بهترین روش درمانی کمک کند و بر نتایج آن نیز موثر باشد برای مثال برنامه های فشرده و منظمی
که شامل روشهائی برای ارتباطات اشاره ای می باشند برای کودکانی که زیر سطح عادی قرار دارند بسیار موثر می
باشند.


ادامه مطلب...

<   <<   21   22   23   24   25   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ