سفارش تبلیغ
صبا ویژن
[ و گروهى او را پیش رویش ستودند ، فرمود : ] بار خدایا تو مرا از خودم بهتر مى‏شناسى و من خود را از آنان بیشتر مى‏شناسم . خدایا ما را بهتر از آن کن که مى‏پندارند و بیامرز از ما آنچه را که نمى‏دانند . [نهج البلاغه]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چطور بهترین شوهر دنیا باشیم‌؟
جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل می‌کند. اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کرده‌اید‌، بهتر است چند دقیقه‌ای دست از سر قبض‌های پرداخت نشده آب‌، برق و گاز‌....و قسط‌های عقب مانده شهریه بچه‌ها بردارید‌ و فقط با برداشتن 10 گام ناقابل‌، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید‌:
گام 1. خانم‌ها مقدم‌اند ! برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید‌.
شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواسته‌های خانم‌تان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد‌! اما حالا وقتش شده که به قول معروف‌، چشم‌هایتان را بشویید و جور دیگر ببینید‌.
گام 2. خواباندن بچه‌ها هم لذتی دارد‌، امتحان کن د هفته‌ای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچه‌ها را شما به عهده بگیرید‌، تا حداقل خانم‌تان یک ساعت سرو صدای بچه‌ها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب‌، انجام کارهای شخصی عقب‌افتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد‌. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود‌.
گام 3. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است ! در این یک مورد با شما همدردی می‌کنیم‌، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر می‌آید‌، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سخت‌ترین کار روی زمین خواهد بود‌. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد‌، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگو‌مگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید‌، زودتر از پا می‌افتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سخت‌تر و خسته‌کننده‌تر می‌شود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید‌، رفتار آرام و متانت‌آمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنش‌های رفتاری است‌، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید‌، می‌توانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود‌.
گام 4. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل می‌کند تشکر کن د شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید‌، چه رسد به عمل کردن به آن‌. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کرده‌اید‌، مورد به مورد را شرح داده و به‌خاطر آنها عذرخواهی کنید‌ نه‌! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آن‌چنان زمان و مکان را گم کند که ساعت‌ها همسرش را چشم انتظار نگه دارد‌. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار ساده‌ای نیست و به‌خاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید‌، کفایت می‌کند .
گام 5. کمی ‌و فقط کمی ‌از ریخت و پاش‌های خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان به زمین نمی‌آید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب‌، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید‌. از ما به شما نصیحت‌، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جدایی‌ها بوده‌!
گام 6. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شام‌های خاطره انگیزی می‌افتید که در یک رستوران دنج خورده‌اید‌؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای این‌چنینی باز هم زمانی را معین کنید‌؟! می‌توانید بچه‌ها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید.‌
گام 7. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید‌. این برای خانم‌ها نکته مهمی‌ است‌.
گام 8. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دار د گاهی وقت‌ها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی‌ از محیط خانواده و مسئولیت‌های خود فاصله بگیرید‌. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزش‌های مورد علاقه‌تان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفته‌تان شده ‌و وقتی به خانه بر‌می‌گردید‌، به مردی ایده‌آل برای زندگی تبدیل شده باشید‌.
گام 9. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیر د هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید‌. اگر شما به هر دلیلی نمی‌توانید دعوت پدر و مادر‌تان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید‌، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید‌. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید‌ .
گام 10. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوه‌کن بودید یادتان می‌آید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی می‌کردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید‌؟! اما احتمالاً دیگر مدت‌هاست که خبری از آن فرهاد کوه‌کن نیست و او هم در میان روزمره‌گی هر روزه‌تان گم شده . اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که می‌توانید برای گرم کردن آتش زندگی‌تان انجام دهید‌، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید.
منبع:http://daneshpajooh.ir


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

شوهران بخوانند
اینجا مقرراتی آمده که منتظرش بودید، مقرراتی که شاید کسی به شما گوشزد نکرده باشد و یا فراموشتان شده باشد، ولی به نوعی منجی زندگی مشترکتان محسوب می شود. هیچ وقت پدرت، تو رو ننشونده که بهت بگه: "پسرم، وقتی ازدواج کردی، گاهی باید از کنترل تلویزیون بگذری" دوستای متأهلت هیچ وقت تو رو کناری نکشیدن که بگن: "وقتی ازدواج کردی دیگه مجرد نیستی پس برای پنج شنبه و جمعه با دوستات قرار نگذار" . هیچکس بهت نگفته که زندگی با جنس مخالف، قاعده و قانون داره. فراموش کردن یه سالگرد عروسی، گناه کبیره زندگی زناشوییه. اگه بشه با رعایت یک سری نکات یک کانون پر مهر و مصفا ساخت، چرا تنش؟ که زندگی به کام هر دو تلخ بشه.(نگران نباشید با همسرانتان هم حرف دارم)
مقررات رو می گم، عمل کن تا ببینی متقابلا چقدر همسرت برات مایه می ذاره.
یک اسباب برقی خانگی، هدیه نیست. ماکروفر یه ابزاره. تو ابزار رو دوست داری و اون هدیه رو.
آنچه را برای دیگران بپسند، که خودشان می پسندند این ضرب المثل قدیمی رو که میگه هر چه برای خود می پسندی، برای دیگران بپسند را فراموش کن.
عذر خواهی کن.چرا؟ چون کار اشتباهی کردی ولی هنوز نمی دانی چه کاری.

کنترل تلویزیون نشان مردانگی شما نیست


عاشق قدرتی میدانم. ولی معنی زندگی زناشویی سهیم شدنه و معنیش اینه که گاهی بذاری اون کنترل رو دست بگیره و تصمیم بگیره چی تماشا کنین.
مثل روزهای اول باش. گاهی در ماشین رو براش باز کن، در بدو ورود ببوسش و یه شاخه گل بده، متوجه آرایشی که برات کرده باش. یک کم براش خرج کن تا ببینی چه قدر برات خرج می کنه.
بگذار ابزار قدرت شما را ببیند حالا این فرصتیه تا مردونگی حقیقی خودتو نشون بدی. یک کار فنی منزل را انجام بده. شیری را که داره چکه می کنه درست کن، ترانس مهتابی رو که داره پرت پرت می کنه رو عوض کن. خیلی خوبه که کفایت و مردانگیت رو هر از گاهی نشون بدی و باورت کنه.
مهمون کن. یک روز جمعه، بساط منقل کباب پز رو به راه بینداز و محیط خونه رو با صفا کن.
کلیشه ای نباش.همیشه سر سفره آماده ننشین. غذاها خود به خود سر میز ظاهر نمی شوند، یه نفر هست که اونها رو اونجا می ذاره و اون یه نفر می تونی تو باشی.
همکاری کن .وقتی می خواهید از خانه بیرون برید، قبول کن که اون بیش از تو کار داره که انجام بده. پس اونطوری قدم نزن، در پوشاندن لباس بچه ها کمکش کن، کولر و چراغها رو خاموش کن...
مرتب دوش بگیر.تو یه مردی، عرق می کنی و بوی بد می دی. قبول کن.
وسایلتو جمع و جور کن.خیلی زشته منظره پیژامه ای روی زمین با دو جای پا، یا پیراهن روی مبل.
راه را بپرسید. گم شدی، بپذیر. درسته که بالاخره می رسی؟ درست، ولی بالاخره برای رسیدن زمان دیری است.
در صورت تأخیر تلفن بزن. آخه اون دوستت داره و غذا نخورده و منتظره تا در کنارت باشه!
واقعا گوش کنید. این کار یعنی گوش دادن به حرفهایی که میگه و فهمیدن آنها. نمی خواد زیاد راه حل بهش نشون بدی یا انتقاد کنی ، احساساتش را فقط از کلامش متوجه باش.
تاریخ های کلیدی رو به خاطر بسپار.یا در تقویمت یادداشت کن و نشون بده که به یاد داری.
خرید های بعضی کارهای منزل را هفتگی یا ماهیانه ، با هم و تفریحی انجام دهید.
عذر مردانه نیار. نگو«من یه مرد هستم، پس نمی تونم...فلان کار رو بکنم» مثلا بچه بیارم، حمام زایمان بگیرم، بچه شیر بدم.خیلی خوب، کسی هم ازت نخواست. ولی می تونی که هدیه ای برای حمام زایمان انتخاب کنی، یا شب شیر کمکی رو با شیشه به بچه بدی.
تقسیم کردن کارهای خونه این نیست که آشغالها رو ببری بیرون و منتظر شنیدن «ممنون» باشی.
از جاتون بلند شوید.فکر نکن وقتی از روی لیست خانم خرید می کنی، خریدهای مغازه رو جابجا می کنی، آشغالها رو دم در می گذاری ...، لطف می کنی. اینا اسمشون زندگیه. تو هم یه بازیگری نه یه تماشاگر. این طور نباشه که فقط کف بزنی.
سیگار نکش یا لااقل بیرون از منزل بکش ، راستی بوی سیگار دهانت را چکار می کنی!
گاهی اوقات باید یه دوست رو، روی محراب ازدواج قربانی کرد .ممکنه کسی باشه که تو بهش توجه داری ولی رفتارش همسرتو می رنجونه.

بیش از حد انتظار او، به خودت رسیدگی نکن.


حتی یک شوخی بیجا با زنان دیگر نکنید. اگر نمی تونید بفهمید از این حالت چقدر خانمتون می رنجه می تونید یکبار نقشتون رو در این مورد عوض کنید. تا ببینید چقدر این عادت ناپسند و مخرب است.
دلیل عاشق شدنتان را به خاطر بسپارید. هر از چند گاهی، وقتی از دست او ناراحت و عصبانی هستی، یه قدم به عقب بردار. زنی که عاشقش شدی رو بخاطر بیار. همون زن، تو اتاق بغلی نشسته، اون که باهاش ازدواج کردی. او منتظرته.
سعی نکنید زنتان را تغییر دهید.او یه شخصه نه یه شیء. سعی نکن یک کمی بهش اضافه، یا کم کنی. تو با تغییر خودت می تونی به کمال او کمک کنی.
فی البداهه باشید.اون رو با چیزهای کوچک غافلگیر کن: شام، هدیه، یه کارت ناقابل. اون فقط می خواد بدونه که به او فکر می کنی و احساسش می کنی.
دست هم رو بگیرید و تو چشماش با مهربانی نگاه کنید و از اینکه در کنارتون هست احساس رضایت کنید.این کار احساس خوبی به هر دوی شما می ده.
از الفاظ خودمانی استفاده کنید. اون رو با اسامی عاشقانه مثل عزیزم، خانومم صدا کن.

زیادی یا کم هدیه ندهید.


گاهی اولین ملاقاتتون رو یاد آوری کنید. روزهای شیرین آغاز ازدواج رو .شیک و پیک کن، در ماشین رو براش باز کن، با هم به رستوران بروید، بهش بگو چقدر دوستش داری.
به زنتان بنازید.چرا که نه؟ اینو به تمام دنیا بگید. یا لااقل تو جمع خانواده پدری خودتون یا اون ابراز تشکر و قدردانی از زنتان بکنید.
زمانی را تنها و بدون دیگران بگذرانید و به تفریح بروید.
از همون اول حقیقت رو بگید.صادق باشید و راستگو. طرف حسابتون رقیب نیست، شریک زندگیتونه.
هماهنگ شوید. گاهی روابط زناشویی ناهماهنگ میشه. کمی موضع خودتو عوض کن. تو می خواهی کاری کنی ولی اون نمی خواد. خوب نکن. فقط ریتم رو عوض کن.مهم انجام هر کاریه که با هم انجام
بدید.
دعوا پیش می آید.دعوا بین کسانی اتفاق می افته که به هم اهمیت می دن. دعواها آخر دنیا نیستند.
وقتی دعوا میکنی می بازی. برای برنده شدن در دعواهای زناشویی پاداشی وجود نداره. در حقیقت، بُرد بدتر از باخته. بباز و برو با زندگیت حال کن.
هیچ وقت راجع به سیاست مجادله نکنید. فکر می کنید سیاستمدارا در مورد شما بحث می کنند.
عصبانی نمانید. فردا که بهش فکر کنی می بینی آنقدرها هم ارزش عصبانیت رو نداشته.
آشتی کنید. این تنها بخش خوب دعوا کردنه. این لذت رو از دست نده.
بوسه شب بخیر رو فراموش نکنید. این کار رو بدون استثنا انجام بده.
بچه داشته باشید.زندگی رو وزین می کنه و معنا می ده. پیش بچه ها از مادرشون قدردانی وتشکر کنید و بگویئد که چقدر خانم خوبی دارید. احساستون رو به بچه هاتون نشون بدید.
عکس بگیرید. یادآوری گذشته بهتر از آنچه که واقع شده بود، هست. شاید واقعا خوب بوده و تو قدر ندانستی.
تکامل پیدا کنید. به گذشته نچسبید، تغییر کنید، با هم ادامه بدید، تکامل پیدا کنید. بگذارید او از شما راحت انتقاد کنه. اگه اشتباه کنه از شما کم نمی شه و اگه درست بگه بر شما افزوده میشه.
پرستار خوبی باشید. در بیماری هر مراقبتی رو که او از تو می کرده رو ازش بکن. درسته اون به تنهایی می تونه ولی اگر درکنارش باشی ، یه احساس خوشایندی از دوست داشته شده بهش دست میده.
با هم مسن شوید. یه روز که خیلی زود می رسه، احساس پیری خواهی کرد. کی دلش می خواد این دوران رو به تنهایی پشت سر بذاره؟

«ما» باشید نه «من».


زندگی زناشویی آسان نیست، سعی کنید. تسلیم شدن آسونه. باید سعی کنی. چرا؟ چون ارزشش رو داره.
تفریح کردن رو فراموش نکنید. در کشاکش زندگی گم نشید.
یادت باشه، وقتی همسرت از تو و از زندگی راضی باشه، کاری می کنه تا تو هم از او و از زندگی راضی باشی.
منبع:http://www.hamdardi.net


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

نقش پدر در مراقبت از کودک
مقدمه:
پدر بودن نیز همچون مادر بودن، پدیده ای دلپذیر و تجربه ای بی همتا در زندگی است. در واقع می توان گفت که داشتن نوزادی از گوشت و خون خود در آغوش، در زمره گواراترین و بی نظیرترین احساسات انسانی است. اگرچه طبیعت ابزار لازم و اصلی مراقبت از کودکان را در اختیار جنس ماده قرار داده، اما در جوامع انسانی، پدران نیز به واسطه تغییر نقش ها و همچنین وجود مناسبات و عواطفی عمیق تر نسبت به جوامع جانوری، به نوبه خود مسئول تربیت و مراقبت از کودکان هستند و در این راه، از لذایذ آن نیز بهره مند می گردند. البته مسئولیت پدران از منظری دیگر که همانا حمایت از همسرانشان در اجرای صحیح مراقبت از کودکان است نیز قابل بررسی می باشد. محدوده زمانی این وظیفه، از هنگام اطلاع از در راه بودن نوزادی جدید تا پایان عمر گسترده است. در این راستا، بر آن شده ایم که از این شماره، سلسله مطالبی پیرامون نقش پدران در مراقبت از کودکان، شامل مباحثی هم چون برنامه ریزی برای بچه دار شدن، حمایت از همسر، تولد نوزاد، تغذیه، حمام نمودن، اعتماد سازی، بازی و اختصاص زمان را به آگاهی خوانندگان گرامی برسانیم. مطالعه این مطالب را به پدران و همچنین مادران سفارش می کنیم.

پس قرار است پدر شوید؛


هیچ چیز گواراتر از لحظه ای نیست که در می یابید قرار است پدر شوید، به ویژه برای نخستین بار. این یکی از نقاط عطف زندگی است که شما احساس می کنید دیگر بزرگ شده اید. در واقع شما گام بزرگی از فرزند کسی بودن به سمت پدر کسی بودن برداشته اید!

دورنمای پدر بودن


اگر شما و همسرتان در آرزوی داشتن فرزندی بوده اید، خبر در راه بودن او حقیقتا لحظه ای بزرگ و به یاد ماندنی برایتان خواهد بود. البته اگر بارداری همسرتان ناخواسته باشد، ممکن است این خبر غافلگیر کننده و یا حتی نگران کننده باشد. با این حال به خاطر داشته باشید که اغلب، مشکلات پیش بینی نشده اند که آموزه های فراوانی را در زندگی برای ما به همراه دارند.
اگر تاکنون تصور می کردید که باید با کار یا ورزش اوقات خود را بگذرانید و از این راه ها به شادی برسید، خبر در راه بودن یک نوزاد می تواند نقطه آغازی برای تحول فکری شما باشد.

قانون طبیعت


بدیهی است که شما اضطراب خواهید داشت، خصوصا اگر در انتظار نخستین فرزند خود باشید. ممکن است شما نسبت به تغییرات برگشت ناپذیری که در زندگیتان رخ خواهد داد، نگران باشید و یا دلتان برای چیزهایی که از دست خواهید داد، تنگ شود. برخی مردان ممکن است احساس کنند که نه ماه دیگر آزادی خود را از دست خواهند داد و فرد دیگری روابط آنان با همسرشان را مختل خواهد نمود. یا اینکه ممکن است نسبت به وظایف سنگین تری که جهت تأمین مخارج زندگی بر دوششان قرار خواهد گرفت، نگران باشند، تمامی اینها نگرانی هایی قابل درک هستند، اما حیاتی ترین نکته در این مرحله آن است که بر جنبه های مثبت قضیه تمرکز شود.
قبل از هر چیز، سعی کنید آرام و خونسرد باشید. دلایل فراوانی وجود دارند که چرا طبیعت به ما نه ماه فرصت می دهد تا خود را آماده ورود نوزاد نماییم. یکی از آن دلایل که بیشتر به پدران مربوط می شود آن است که طی این مدت، فرصت کافی جهت برنامه ریزی در خصوص تغییراتی که در راهند، داشته باشند. با گذشت زمان، آنچه که در آغاز بسیار دشوار می نمود، به پدیده ای قابل مدیریت کردن تبدیل می شود.

نکات ویژه


بروز حس حسادت در مردانی که قرار است پدر شوند، خصوصا برای اولین بار، غیر معمول نیست. ایشان ممکن است مثلا زمانی که همسرشان با خانم های دیگر در خصوص بارداری خود گفتگو می کند، احساس کنند که کنار گذاشته شده اند. یا ممکن است حس کنند که همسرشان به خاطر کودکی که در بطن دارد، از او غافل شده است. این احساسات غیرطبیعی نیستند، اما مردان در چنین مواردی باید سعی کنند معقول باشند و به جای جبهه گیری، به گفتگو، ابراز علاقه و تشویق همسرشان بپردازند تا از بروز مسائل جدی در زندگیشان جلوگیری کرده باشند.

برقراری پیوند


همسر شما در زمان بارداری، کودکی را در بطن خود دارد و به لحاظ جسمی و روانی، کاملا درگیر این امر خواهد بود، لذا بدیهی است که نگرانی های او دستخوش تغییراتی می شود و تمرکز او عمدتا معطوف کودکی خواهد بود که در راه است. در این مرحله، پیوند او با کودک بسیار عمیق تر از حسی است که شما نسبت به این امر دارید. در حالی که شما هیچ تغییری را به لحاظ جسمی تجربه نمی کنید، همسرتان رشد و تکامل کودک را لحظه به لحظه حس می کند. یافته های تحقیقات علمی نشان می دهند که وضعیت هورمونی مردان در زمان انتظار ورود کودک دچار تغییراتی جزئی می گردد، اما اینها در مقایسه با تغییراتی که زنان در زمان بارداری تجربه می کنند، بسیار ناچیز هستند. در دوران بارداری، شما صرفا نظاره گر تغییرات جسمی همسرتان و رشد کودک در بطن او هستید. بر این اساس، برقراری ارتباط و پیوند عاطفی با کودک پیش از تولد، برای بیشتر پدران بسیار دشوار است، اما با تعقل و تمرکز می توان به آن دست یافت.

ارتباط با کودک متولد نشده


اوقاتی را به گفتگو با همسرتان در خصوص کودک به دنیا نیامده اختصاص دهید. سعی کنید در خصوص شخصیت او گمانه زنی کنید؛ مثلا اگر حرکات زیادی دارد، تصور کنید که او در آینده یک قهرمان ورزشی خواهد شد! یا اگر روزها آرام است و شب ها به جنب وجوش می افتد، خود را برای بی خوابی آماده سازید! برای کودکتان نام مستعار انتخاب کنید و فهرستی از نام هایی که احتمالا در آینده بر او خواهید نهاد، تهیه نمایید. کودکتان را از روی شکم مادر نوازش کنید. این کار برای کودکان بسیار مفید است زیرا می فهمند که در بیرون، کسی آماده خوشامدگویی به آنان است. به نظر می رسد که کودکان بعد از هفته پانزدهم بارداری، قادر به شنیدن صداهای خارج از رحم هستند.

آماده باشید


در گذشته، تنها مادران جهت مراقبت های دوران بارداری به پزشکان و ماماها مراجعه می کردند، اما اکنون توصیه می شود که پدران نیز در این جلسات حضور داشته باشند. امروزه، بسیاری از پدران نیز در لحظه به یادماندنی مشاهده اولین حرکات کودک از طریق سونوگرافی حضور دارند و خاطره دلنشین آن را به یاد می سپارند. یکی از عواملی که می تواند باعث بروز مشکل بین پدران و مادران در دوره بارداری شود، ناآگاهی پدران است. هر چه دانش و آگاهی شما نسبت به شرایط بارداری و وضعیت کودکتان بیشتر باشد، اطمینان و آرامش بیشتری پیدا خواهید نمود. بنابراین سعی کنید بفهمید که در هر مرحله از بارداری چه اتفاقاتی رخ می دهد. در خصوص آزمایش های پزشکی مورد نیاز این دوران و علت انجام آنها اطلاعاتی کسب کنید. در این زمینه مطالعه کنید و اگر سؤالاتی دارید، آنها را از متخصصین مربوطه بپرسید. حتما یافته های خود را با همسرتان مطرح کنید و مطمئن شوید که هر دو اطلاع کافی از این امور حاصل نموده اید.

شرکت در جلسات مراقبت های دوران بارداری


دلائل فراوانی برای ضرورت همراهی با همسرتان در جلسات مراقبت های دوران بارداری وجود دارند. برخی از آن دلائل عبارتند از:
- همراهی با او در محیط ناآشنای مراکز پزشکی
- تأکید بر این نکته که بارداری، مسأله مشترک یک زوج است
- مشاهده کودکتان از طریق سونوگرافی
- مطرح نمودن سؤالات و نگرانی ها در زمینه بارداری، با متخصصین مراقبت های بهداشتی
- آگاهی یافتن از علت انجام آزمایش های پزشکی این دوران
- افزایش دانش و نتیجتا مشارکت در امور مربوط به بارداری
همراهی با همسر در جلسات مراقبت های بارداری، مشکلاتی را نیز برای پدران در بر دارد که البته باید در رفع آنها کوشید. برخی از مشکلات مزبور بدین قرارند:
- برگزاری جلسات مراقبت های بارداری در ساعات کاری
- نیاز به استفاده از مرخصی های سالانه جهت حضور در این جلسات

کلاس های آموزشی دوران بارداری


لازم است که شما همسرتان را در کلاس های آموزشی دوران بارداری نیز همراهی کنید. در این کلاس ها، شما از تمامی جنبه های بارداری و وضع حمل اطلاع حاصل می کنید و فرصتی به دست می آورید تا در خصوص نگرانی هایتان با متخصصین مربوطه گفتگو کنید. البته بیشتر مردان با حضور در این کلاس ها و بحث هایی که در آن مطرح می شوند مشکل دارند، اما آگاهی از مسائل بارداری و وضع حمل نیز اجتناب ناپذیر است. در این کلاس ها شما می آموزید که چه کمک هایی در این دوران از دستتان برمی آید. از دیگر مزایای شرکت در این کلاس ها می توان به آشنایی با سایر زوج هایی که شرایطی مشابه شما را دارند اشاره نمود. بسیاری از دوستی های دیرپا، از حضور در کنار یکدیگر در شرایط دشوار آغاز می گردد.
منبع:برگرفته از مجله دنیای سلامت شماره 27


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

وظایف اعضای خانواده یک بیمار اسکیزوفرناسکیزوفرن
مهم‌ترین وظیفه خانواده یک بیمار اسکیزوفرن به رسمیت شناختن بیماری در عضو خانواده است. متاسفانه خیلی از خانواده‌ها وجود بیماری روانی را در فرزند، همسر یا والدین خود انکار می‌کنند. برای نمونه می‌گویند: پسر ما بیمار نیست، بلکه کارهایی که می‌کند دست خودش است و اگر بخواهد می‌تواند جور دیگری رفتار کند. اما خانواده نمی‌دانند که بیمار بیش از همه از وضعیت خویش رنج می‌برد اما بدون کمک حرفه‌ای روان‌پزشک قادر به تغییر رفتار خود نیست و توقع بی‌جای بستگان بر مشکل او می‌افزاید...
دومین وظیفه خانواده، حفظ آرامش در محیط خانه و پرهیز از خرده‌گیری‌ها و سرزنش‌های ناموجه نسبت به بیمار است. برای نمونه، سرزنش یک دختر جوان مبتلا به اسکیزوفرنیا که چرا نمره‌هایت مانند گذشته درخشان نیست، موجب افزایش دید منفی او نسبت به خود و احساس بی‌ارزشی در وی می‌شود و رنج او را بیشتر می‌کند. انتقاد از یک بیمار اسکیزوفرنیک که چرا در کنکور دانشگاه قبول نمی‌شوی؟ یا چرا به دنبال یک کار پردرآمد نمی‌روی؟ بر پریشانی او می‌افزاید. سومین وظیفه افراد خانواده، همکاری در درمان بیمار است، چه درمان‌های دارویی و چه درمان‌های روانی‌اجتماعی. برای نمونه باید مراقب مصرف دارو توسط بیمار باشند و از اظهارنظرهای نامربوط به دارو و درمان او که شبیه دوستی خاله خرسه است، بپرهیزند. برای نمونه اگر دارو نخوری بهتر است! یا تو که حالت خوب شده است چرا به مصرف دارو ادامه می‌دهی؟ یا مصرف دارو خطرناک است،

ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

اسکیزوفرن کاتاتونیک catatonic schizophrenia
کلمات کلیدی  :  اسکیزوفرنی، اسکیزوفرن کاتاتونیک، اختلال حرکتی، آسیب شناسی روانی
  امیل کراپلین[1] و یوگین بلولر[2]، دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. قبل از کراپلین، مورل، اصطلاح دمانس پره کوژه(زوال عقل پیش‌رس) را درباره این بیماری به‌کار برده است. کراپلین، این اصطلاح را به شکل لاتین درآورد. بلولر، اصطلاح اسکیزوفرن را ابداع کرد. ریشه لغوی اسکیزوفرنیا در لغت یونانی از اسکیزاین[3] به معنی "تقسیم شدن" و فرن[4] به معنای "روان" است. تقسیم شدن روان بیمار اسکیزوفرنیک به دلیل تعدد شخصیت او نیست، بلکه به این علت است که جدایی شدیدی بین خصوصیات شخصیت پیش می­آید.[5]
  از دوره کراپلین و بلولر، اسکیزوفرن به انواع فرعی تقسیم شده است. یکی از انواع آن، اسکیزوفرن کاتاتونیک است. کارل لودویک کالبام[6]، علائم کاتاتونیک را شرح داد.[7] خصوصیت کلاسیک این نوع اسکیزوفرنیا، اختلال در واکنش حرکتی است.[8] این اختلال، شامل بازداری تعمیم‌یافته مانند لالی[9]، کندی کلی حرکتی[10]، بهت‌زدگی[11] و یا هیجان زیاد و فعالیت شدید است. امکان دارد بیمار کاتاتونیک، مکررا بهت‌زده شود و یا به هیجان آید و یا ناگهان از یک قطب به قطب مخالف نوسان پیدا کند.[12]
  همچنین حالاتی مانند خشک و قالبی شدن عضلات[13]، مومی بودن[14]]در این حالت بیمار را می­توان در هر قالب دلخواه قرار داد. وضعیت ایجاد شده دوام می‌یابد، در حرکت دادن اندام، این احساس به معاینه‌کننده دست می­دهد که انگار اندام­های بیمار از موم ساخته شده است[15][، تغییرپذیری بدن، اکوپاراکسیا ]تقلید بیمارگونه حرکات یک شخص به وسیله دیگری[، اکولالیا]تکرار مرضی و به ظاهر بی‌معنی کلمه یا جمله­ای که فرد دیگری بیان کرده است[ و منفی­گرایی به معنی مقاومت و حفظ موضع نا­منعطف در برابر کوشش­های عملی و کلامی برای تغییر وضع بیمار، در این بیماران دیده می­شود.[16]
  اگرچه عدم تحرک کاتاتونیک، نشان دهنده عدم فعالیت است، ممکن است این عدم تحرک کاملا فعال و از روی اراده باشد.[17] همچنین این بیماران دچار تخیلات غیرعادی و توهمات شدید و نابهنجار هستند.[18] مک نیل[19]، اعتقاد دارد عدم تحرک و سختی اعضا، یک پاسخ به تهدید­های تصوری است.[20]
  بیمار کاتاتونیک با آنکه به محیط پاسخ نمی­دهد، ممکن است کاملا از آنچه در پیرامون او می­گذرد، کاملا آگاه باشد. این بیماران ضمن بهت یا تحریک کاتاتونیک، ممکن است به خود، دیگران و یا اشیاء پیرامون خود آسیب برسانند؛ بنابر­این به مراقبت نیازمند هستند. مراقبت طبی به علت سوء تغذیه، تحلیل قوا، بالا رفتن درجه حرارت بدن یا زخم­های ایجاد شده توسط بیمار ضرورت دارد.[21]
 ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

برای پدر شدن آماده باش (قسمت سوم)
این قسمت حمام و ماساژ نوزادان

حمام کردن کودک


حمام کردن، یکی از جنبه های مهم زندگی کودکان است که پدران می توانند به خوبی در آن به ایفای نقش بپردازند. با پذیرش مسوولیت حمام کردن شیرخوارتان، نه تنها وقت بیشتری جهت استراحت در اختیار همسرتان قرار می دهید، بلکه فرصتی نیز برای سپری کردن اوقاتی بیشتر با شیرخوارتان به دست می آورید.

وسایل مورد نیاز برای استحمام کودک


لگن یا وان مخصوص حمام کردن کودک، شامپو و لوسیون مخصوص کودک، حوله ای ضخیم گرم، پوشک تمیز، لباس تمیز

روش استحمام کودک


انواع مختلفی از وان های حمام شیرخواران در بازار وجود دارد. برخی از آنها دارای پایه های مستقل هستند و بر روی زمین قرار می گیرند و برخی دیگر بر روی وان های بزرگ تر سوار می شوند . یکی از ساده ترین روش های حمام کردن کودک آن است که آستین هایتان را بالا بزنید، روی وان خم شوید و شیرخوارتان را درون آب نگه دارید . اگر نگران لیز خوردن کودک در هنگام حمام کردن او هستید، می توانید تکه ای اسفنج را برای اطمینان خاطر بیشتر در داخل وان و زیر بدن کودک قرار دهید. روش دیگر حمام کردن کودک آن است که خودتان نیز همراه او به حمام بروید و او را در حالی که صورتش رو به بالا، سرش بر روی زانویتان و پاهایش به سمت شکم تان است در آغوش بگیرید و بشوئید.

مراحل اصلی استحکام شیرخوار


- هر ساعتی از روز می توان کودک را حمام نمود، اما حمام کردن کودک قبل از زمان خواب، به آرامش و خواب راحت او کمک می کند.
- تمام وسایل مورد نیاز استحمام کودک را از قبل آماده کنید و در حمام قرار دهید.
- داخل وان کودک آب بریزید. عمق آب داخل وان بهتر است حدود 13 سانتیمتر باشد. دمای آب داخل وان را با آرنج خود (که از کف دست نسبت به گرما حساس تر است) آزمایش کنید تا مطمئن شوید که حرارت آب مناسب است. دمای مطلوب آب برای شست و شوی کودک، حدود 29 درجه ی سانتیگراد می باشد، به منظور جلوگیری از ناراحتی کودک بر اثر تغییر ناگهانی حرارت آب، باید ابتدا مقدار آب لازم را درون وان بریزید و سپس کودک را داخل آن قرار دهید.
- لباس های کودک را داخل حمام و درست قبل از شست و شوی او از تنش خارج نمایید. اگر خودتان نیز همراه کودک به حمام می روید، ابتدا لباس های خود را درآورید.
- برای وارد نمودن کودک به داخل آب وان، یک دست تان را پشت سر و گردن او قرار دهید و با دست دیگر پشت کمر و پاهای کودک را بگیرید و آنگاه او را به آرامی وارد آب کنید. برای ایجاد اطمینان خاطر در کودک هنگام قرار دادن او داخل آب، با صدای آهسته و ملایم با وی صحبت کنید. بیشتر شیرخواران پس از آشنایی با فضای حمام و عادت به آب ، از آن خوششان خواهد آمد و شادی و خشنودی خود را طی آب بازی با شما تقسیم خواهند نمود.
- زمانی که کودک با شادی و به راحتی داخل آب قرار گرفت، اجازه دهید. نشیمنگاه و پاهای او روی کف وان قرار گیرد و ضمن آنکه با یک دست کودک را مورد حمایت قرار می دهید، با دست آزاد دیگر، بدن او را بشوئید. آماده ی وول خوردن کودک در داخل آب باشید. اما سعی کنید دستپاچه و مضطرب نشوید، چرا که حس نگرانی و ترس شما می تواند به کودک منتقل گردد.
- پس از پایان شست و شو، فورا کودک را در داخل یک حوله ی گرم و نرم بپیچید و در حالی که وی را در آغوش دارید، کاملا او را خشک کنید. سپس پوشک او را ببندید و لباس هایش را بپوشانید.
- هنگامی که کودک داخل وان حمام است، هرگز او را به حال خود رها نکنید و لحظه ای هم از او غافل نشوید.

ماساژ دادن کودک


تماس بدنی، مهم ترین راه جهت برقراری ارتباط با شیرخواران است. ماساژ دادن از جمله ی مراقبت هایی است که پدران و مادران به یک اندازه می توانند نسبت به کودک به عمل آورند. این کار می تواند سبب نزدیکی جسمی و عاطفی شما به کودک، قبل از زبان باز کردن، آیا امکان درک گفته های شما توسط کودک شود. نتایج تحقیقات انجام شده در این زمینه نشان می دهند که تماس محبت آمیز، امری فراتر از آرام کردن کودک است. این کار حتی به رشد و نمو جسمی و عاطفی کودک نیز کمک می کند.

روش ماساژ دادن کودک


همیشه کودک را در یک اتاق گرم ماساژ دهید. پیش از شروع ماساژ، از گرم بودن دست هایتان نیز اطمینان حاصل کنید. ضمنا، زمانی را برای ماساژ دادن کودک انتخاب کنید که زیاد خواب آلود نباشد.
- لباس کودک را درآورید و او را در یک حوله ی نرم بخوابانید.
- ماساژ دادن کودک را از سر او شروع کنید. فرق سر، پیشانی و گونه های کودک را با حرکات چرخشی و ملایم دست تان، به آرامی ماساژ دهید .
- پس از آن، گردن، شانه ها و بازوهای کودک را ماساژ دهید. سپس با فشار آرام دست به سمت پائین، سینه و شکم کودک را ماساژ دهید.
- برای ماساژ پاهای کودک، دست تان را از روی ران های او به سمت زانوهایش حرکت دهید. اطراف پاشنه و قوزک پای کودک را نیز به آرامی ماساژ دهید.
- دست آخر نیز کف پای کودک را از سمت پاشنه به سمت انگشتان ماساژ دهید. سپس انگشتان پای او را نیز ماساژ دهید.
- پس از پایان ماساژ قسمت جلویی بدن کودک، اگر هنوز آرام و خشنود بود، او را پشت و رو کنید و پشتش را نیز ماساژ دهید.
- هنگام ماساژ کودک، به چشمان او خیره شوید.
منبع: ماهنامه تخصصی در زمینه پزشکی و پیراپزشکی ، دنیای سلامت شماره 32


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

موسیقی درمانی/ ما چگونه موسیقی را می‌شنویم؟ 
 
برای موسیقی تعریف‌های مختلفی ارایه شده است. خوارزمی دانشمند ایرانی سده چهارم هجری ، موسیقی را "پیوند آهنگها می‌داند" و می‌گوید موسیقی یا صداهایی موسیقایی، صداهای "خوشایندی " هستند که انسان از شنیدن آنها احساس لذت می‌کند.
او "صدای خوشایند" را صوت‌هایی می‌داند که از نظمی خاص پیروی می‌کنند و بین آنها نسبت‌های معینی وجود دارد.
عامل، ماده و عنصر اصلی موسیقی، "صوت" است یعنی یک عامل ارتعاشی منظم که شدت، طنین و فرکانس این ارتعاشات در قسمت‌های عصبی مغز اثر می‌گذارد.
بخش‌های مختلف مغز در تجزیه و تحلیل موسیقی مشارکت دارند. نیمکره چپ مغز با شنیدن موسیقی به تجزیه و تحلیل اصوات می‌پردازد و نیمکره راست هماهنگی و کل صدا و عواطف آن را درک می‌کند.
در گوش داخلی، قسمت حلزونی گوش قرار دارد که با عصب‌هایی به نام "پرزهای عصبی" پوشیده شده است. بخش‌های خاصی از این پرزها با فرکانس‌های خاصی از صدا مرتعش می‌شوند بنابراین زمانی که ارتعاشات امواج صدا و یا موسیقی به حلزون می‌رسد این پرزها مرتعش می‌شوند.
بطور معمول ? 4?هزار عدد از این پرزها هنگام دریافت صدا مرتعش می‌شوند و به سلول‌های عصبی در مغز پیام می‌فرستند. این ارتعاشهای آهنگین که موسیقی نامیده می‌شوند به بخش چپ مغز هدایت می‌شوند.
مرحله پردازش موسیقی در مغز مرحله پیچیده‌ای است: ما ظرف مدتی حدود دو ثانیه، همزمان موسیقی را می‌شنویم، دسته‌بندی می‌کنیم، تشخیص می‌دهیم و در برابر آن واکنش نشان می‌دهیم. در واقع در یک قطعه موسیقی فقط به بخش هایی از آن جذب می‌شویم و بقیه آهنگ را پیش‌بینی می‌کنیم در نتیجه از یک آهنگ مثلا سه دقیقه‌ای فقط بخش کوچکی را جذب می‌کنیم ولی احساس می‌کنیم که تمام قطعه آن را شنیده‌ایم.

* انتخاب موسیقی برای موقعیت‌های گوناگون
انتخاب موسیقی برای زمان‌های مختلف یک کار علمی و هنری محسوب می‌شود برای انتخاب نوع موسیقی باید به سرعت ضرب آهنگ توجه کرد. آهنگ‌های آرام و آهسته ایجاد آرامش می‌کنند و آهنگ‌های تند باعث افزایش انرژی می‌شوند.
دکتر "رضا رستمی" روانشناس و عضو هیات علمی دانشکده روانشناسی دانشگاه تهران می‌گوید راههای گوناگونی برای طبقه‌بندی موقعیت‌های مختلف ذهن وجود دارد یکی از این راهها تشخیص سرعت فعالیت الکتریکی مغز است که معیار سنجش آن ارتعاشات مغز در هر ثانیه است در این مورد معمول‌ترین تشخیص علمی، موقعیت‌های بتا، آلفا، تتا و دلتای مغز است.
موقعیت بتا: این موقعیت مغز زمانی است که مغز فعال است و در وضعیت هوشیاری عادی به سر می‌برد. امواج مغز در این موقعیت بین ? 13?تا ? 25?بار در ثانیه مرتعش می‌شوند برای ایجاد این موقعیت از مغز می‌توان از آهنگ‌های تند و رقص گونه استفاده کرد.
موقعیت آلفا: این موقعیت از مغز زمانی است که مغز در حالت آرام به سر می‌برد می‌توان توسط موسیقی این موقعیت را در طول روز ایجاد کرد در این موقعیت معمولا چشم‌ها بسته هستند و رویاهای روز به وجود می‌آیند امواج مغز در این موقعیت ? 8?تا? 12?بار در هر ثانیه مرتعش می‌شوند این موقعیت از مغز را می‌توان توسط آهنگ‌های خیلی ملایم و آرام ایجاد کرد.
موقعیت تتا: موقعیت تتا که بطور عمده در منطقه گیجگاهی و آهیانه مغز ایجاد می‌شود موقعیت خلاقیت مغز است امواج مغز در این وضعیت ? 4?تا? 7?بار در ثانیه مرتعش می‌شوند.
هوشیاری مغز در این وضعیت بین خواب و بیداری است آهنگ‌هایی که بتوانند این موقعیت مغزی را حفظ کنند معمولا خیلی آرام هستند و معمولا با سرعت خیلی پایین اجرا می‌شوند.
موقعیت دلتا: این موقعیت از مغز که تعداد ارتعاشات امواج مغز بین یک تا سه بار در ثانیه است موقعیت خواب عمیق مغز است در این موقعیت، تنفس عمیق، سطح و فشار خون، ضربان قلب و دمای بدن به حداقل خود می‌رسد آگاهی و هوشیاری در این وضعیت در پایین‌ترین میزان است که موسیقی اثر چندانی بر روی مغز نمی‌گذارد.

* موسیقی درمانی مغز
موسیقی درمانی مغز در موارد مختلفی همچون آشفتگی، اضطراب، افسردگی، سردردهای تنش آور و میگرن، درد مزمن، اختلال یادگیری، بیش فعالی، سوء مصرف مواد و ... به کار گرفته می‌شود.
دکتر رستمی می‌گوید موسیقی درمانی مغز درمان با ارزشی است که می‌تواند کیفیت پاسخ به دیگر درمانها از جمله روان درمانی و طب سوزنی را افزایش دهد این روش از مزایایی برخوردار است از جمله اینکه به شیوه تهاجمی و یا شیمیایی نیست، وابستگی ایجاد نمی‌کند و اثرات جانبی ندارد و با توجه به مطالعات انجام شده میزان بهبودی تا ? 85?درصد گزارش شده است.
وی گفت در روش موسیقی درمانی مغز فرد در حالت آرام قرار می‌گیرد و در آن حالت امواج مغز او بصورت نوار مغزی به مدت پنج دقیقه ثبت می‌شود.
اطلاعات ثبت شده به آزمایشگاه فرستاده می‌شود و در آنجا فایل‌های نوار مغزی با فایل‌های موسیقی تطبیق داده می‌شود سپس بعد از تنظیم، از آن برای درمان استفاده می‌کنند.
موسیقی جزء عالی‌ترین تمایلات انسانی است که عالی‌ترین نگرش نظری و عملی به تفکرات متعالی انسانی دارد و تاثیرگذاری عام آن سرور و شادی و یا حزن و اندوه حاصل از آن است.
دکتر "هما سادات‌افسری" موسیقی درمانگر و عضو انجمن علمی موسیقی درمانی ایران می‌گوید در موسیقی درمانی این تاثیر عام موسیقی مورد نظر نیست بلکه موسیقی درمانی، موسیقی تجویز شده و سازماندهی شده‌ای برای رسیدن اهداف درمانی مورد نظر است.
وی افزود در موسیقی درمانی موسیقی بصورت مشخص و دقیق همراه با میزان و مدت زمان مشخص برای بیمار به کار گرفته می‌شود.
سیستم لیمبیک مغز (مرکز عواطف) مسئول ادراکات هیجانی و عاطفی انسان است که موسیقی در این قسمت تاثیر می‌گذارد.
وی می‌گوید یکی از نقاط قوت موسیقی ارتباط غیرکلامی آن است که این نوع ارتباط بیشترین تاثیر را دارد به عنوان مثال در اسکیزوفرنی‌ها و کودکان در خودفرورفته که به روشهای معمولی کلامی پاسخ نمی‌دهند بیشترین تاثیر را دارد و منجر به پاسخ دهی بیشتر در آنها می‌شود.
متخصصان در رشته موسیقی درمانی معتقدند موسیقی در کاهش دردهای گوناگون دندانپزشکی، استرس و نگرانی‌های ناشی از بیماری ها، توانبخشی بعد از جراحی و تصادفات، افزایش حافظه، یادگیری، دقت و ادراکات حسی و ایجاد آرامش روانی کارکنان در گروههای صنعتی و تولیدی موثر است.


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

امان از مردان بدبین!
بعضی مردها به بیماری بدگمانی و سوءظن‏ مبتلا هستند. بی‏جهت نسبت‏به همسرانشان بدبین هستند و درباره آنان‏احتمال خیانت می دهند.
هر مردی که بدین بیماری خانمان سوز مبتلا شد زندگی را به خودش و خانواده‏اش تلخ می کند. ایراد و بهانه‏جویی می کند.نسبت‏به اعمال وحرکات همسرش به نظر بدبینی نگاه می کند و مانند سایه او را تعقیب ‏می نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می کند.
‏خانواده‏ای که به مرض بدگمانی مبتلا شوند ، آسایش وخوشی ندارند.آب خوش از گلوی هیچ کدامشان پایین نمی‏رود. مرد همانند یک پلیس مخفی دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زن‏بیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذاب‏روحی و در حال محدودیت و تحت نظر زندگی کند.بنیاد چنین خانواده‏ای‏همواره در معرض خطر قرار دارد .
مرد باید تعصبهای غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار کند. نسبت‏خیانت‏به کسی دادن‏موضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتی است.تا موضوع خیانت‏با دلیل وشاهد قطعی به اثبات نرسد نمی‏توان کسی را متهم کرد.
خداوند متعال درقرآن میفرماید:
ای کسانی که ایمان آورده‏اید از بسیاری از گمانهای بداجتناب کنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .
‏خانواده‏ای که به مرض بدگمانی مبتلا شوند ، آسایش وخوشی ندارند.آب خوش از گلوی هیچ کدامشان پایین نمی‏رود.مرد همانند یک پلیس مخفی دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زن‏ بیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذاب‏روحی و در حال محدودیت و تحت نظر زندگی کند . بنیاد چنین خانواده‏ای‏همواره در معرض خطر قرار دارد .
آقای محترم !
همسر شما اگر از مردی تعریف کرد دلیل آن نمی‏شود که به او دلبسته است.
اگر کمتر از سابق اظهار محبت می کند دلیل آن نیست که نسبت ‏به ‏دیگری دلبسته است.شاید از شوهرش دلخوری داشته باشد.
شاید غم وغصه‏ای به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بی‏توجهی و عدم‏اظهار محبت ‏شوهرش، نسبت‏به زندگی دلسرد شده باشد.
آقای محترم!
دست از سوءظن ‏بردار.مانند یک قاضی با انصاف در محکمه داوری بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسی کن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعی هستند یا ظنی یا احتمالی؟
من نمی گویم بی‏غیرت باش بلکه می گویم:
به هر دلیلی به‏مقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا برای بعضی توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگی را به خودت و خانواده‏ات تنگ می کنی؟ اگر کسی باهمین قبیل شواهد خیالی خودت را متهم سازد چه حالی پیدا می کنی؟ چراانصاف و وجدان نداری؟
مواظب‏باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهی.زیرا این عمل افراد صحیح‏را به سوی فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت .
چرا آبروی خودت و همسرت را میریزی؟
حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود: مواظب ‏باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهی. زیرا این عمل افراد صحیح‏را به سوی فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .
اگر نسبت‏به همسرت بدبین هستی مطلب را با هر کس در میان‏نگذار زیرا ممکن است در اثر دشمنی یا نادانی یا تظاهر به خیرخواهی،بدون دقت و بررسی،عقیده ی تو را تایید نمایند بلکه شواهد بی‏اساس دیگری‏را بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.
اگر خواستی از راهنماییهای دیگران استفاده کنی بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبت‏اندیش مشورت کن.بهتر ازهمه این که نسبت‏به هر یک از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستی مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیکن منظورت‏این نباشد که مطلب را به اثبات برسانی.

پی نوشت :


1-سوره حجرات آیه 12.
2-بحار جلد 103 ص 252


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

10 فرمان برای فیصله دعوا
1 ـ خودتان را جای همسرتان بگذارید:


وسط داد و بیداد هایی که می کنید،
یک لحظه خودتان را جای همسرتان بگذارید
و سعی کنید تا جایی که می توانید مشکلاتش، استرس هایی که دارد
و احساسات فعلی اش را درک کنید.

2 ـ باورهای غیر واقع بینانه را تغییر دهید:


یک دعوا یعنی خراب کردن هر چی تا حالا ساخته ایم.
همسرم باید همیشه مرا بفهمد چون همسرم است دیگر.
همسرم هیچ وقت خودش را عوض نمی کند.
نیازهای همسرم، زمین تا آسمان با نیازهای من فرق می کندو...
این باورها ممکن است با قیافه ای حق به جانب ته ذهن شما نشسته باشند.
کاری نداریم که کی و ازکجا آمده اند توی ذهن شما؛
ولی حاصلش این است که اگر تغییرشان ندهید،
به قول لازاروس این فکر های سمی می تواند شما را دیوانه کند
واقعیت این است که
همیشه و در همه ی روابط زناشویی، اختلاف هایی پیش می آید.
همسران نمی توانند همیشه ذهن طرف مقابلشان را بخوانند.
همه تا حدی تغییرپذیرند
و «افرادی که دو طرف یک رابطه طولانی مدت قرار می گیرند، معمولا نیاز های مشابه هم دارند».

3 ـ دعوا را به شخصیت همسرتان ربط ندهید:


اگر بعد از دعوا فکر کنید که
دعوا به این خاطر بوده که همسرتان اصولا خودخواه است،
دیگر جایی برای صلح نمی ماند.
شخصیت دعوایی ممکن است وجود داشته باشد
اما غالبا رفتار همسران موقع دعوا تحت تاثیر موقعیت است.
اگر بیشتر تامل کنید می بینید که
همسرتان همیشه این طور عمل نمی کند
و با اینکه رفتارش خوب نبوده اما می دانید که به شما علاقه مند است.

4 ـ دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید:


اگر همیشه توی دعوایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید،
در عمق همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت.
دعوایتان را به این جاها ربط ندهید.

5 ـ احساسات تان را با صراحت بیان کنید:


به جای اینکه بگویید «حس سینما رفتن داری؟
، بگویید «دوست دارم برم سینما.
به جای اینکه از جملات تو من را... ،
از جملات «من احساس می کنم...» استفاده کنید..

6 ـ درباره همسرتان کلی گویی نکنید:


اینکه بگویید «تو آدم بی ملاحظه ای هستی» چیزی را عوض نمی کند.
دقیقا به همسرتان بگویید که چه چیزی باید در رفتارش تغییر کند.

7 ـ جایگزین بگذارید:


اینکه داد و بیداد کنید که
از رنگ های صورتی و قهوه ای و آبی و زرشکی
برای پرده خانه خوشتان نمی آید،
چیزی را درست نمی کند؛
به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود بگویید
از کدام رنگ خوشتان می آید.

8 ـ خوب گوش کنید:


بله، خوب گوش نمی دهید !
به قول قدما با گوش دل حرف های طرف مقابل را نمی شنوید.
تا همسرتان حرف می زند در مقابلش توی ذهنتان یک جمله آماده می کنید.
اینکه نشد گوش دادن !
فیدبک بدهید ببینید اصلا آن جوری که شما فهمیده اید، همسرتان حرف زده است یا نه.

9 ـ ببخشید:


بعضی وقت ها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است.
شما بهتر است در این مواقع، لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.

10 ـ تمرین «روزهای صمیمانه» را انجام دهید:


شاید به نظرتان خنده دار باشد .
اما گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید.
می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید
و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست
کارهایی که همسرتان می خواهد را انجام دهید.
البته او هم باید متقابلا کارهایی که شما می خواهید را انجام دهد.
این کارها اول باید امری باشند؛ یعنی طرف را از کاری نهی نکنند،
دوم باید عملیاتی باشند؛
سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد
و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشند.
باور کنید این تمرین ها معجزه می کند.
امتحانش ضرر که نداره ، داره ؟؟
منبع: www.daneshrangarang.com


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

مردان،بی احساس های احساساتی
چرا مردها نباید گریه کنند؟!


تحقیقات جدید نشان می‌دهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است اما در اغلب موارد این امر از مردان و هم چنین از زنان پوشیده باقی می‌ماند.
با این که احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار می‌رود ، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی می‌شوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف می‌کنند. در یک بررسی در رابطه با هوش عاطفی 500 هزار فرد بالغ ، ثابت شد که هوش عاطفی مردان به اندازه زنان است. مطالعاتی که بر روی زوج‌ها صورت گرفته نشان می‌دهد که مردان هم به اندازه زنان با میزان استرس همسرشان هماهنگ‌اند و به همان اندازه قادر به حمایت از آنها هستند.
مردان و زنان آه می‌کشند ، گریه می‌کنند ، شادی می‌کنند ، خشمگین می‌شوند و داد و فریاد راه می‌اندازند ، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها متفاوت است.
دکتر کلمن، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: « احساسات در زندگی مردان در پشت سر و در زندگی زنان در پیش رو قرار دارند.» هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تاثیر می‌گذارد و باعث می‌شود آنها بیشتر به طبقه‌بندی و تفکر منطقی بپردازند. به نظر می‌رسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند ، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملا برابر می‌شود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانه‌تری خواهند بود.
چرا بسیاری از مردان از نظر احساسی ضعیف هستند؟ خوب این تقصیر مغزمردانه است. دکتر دیوید پاول، رییس مرکز بین‌المللی مطالعات سلامت می‌گوید: « سیم‌کشی مغز مردان متفاوت است.» او توضیح می‌دهد که ارتباط بین نیم‌کره چپ مغز، جایگاه منطق، و نیم‌کره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قوی‌تر است: «ارتباط بین دو نیم‌کره در زنان شبیه یک بزرگراه است، بنابراین می‌توانند به راحتی بین دو نیم‌کره حرکت کنند. اما در مردان این ارتباط مانند یک کوره راه باریک است که باعث می‌شود دسترسی به احساسات برای ما مردها چندان آسان نباشد.»
این می‌تواند توضیحی برای نتایج 125 مورد مطالعه در فرهنگ‌های مختلف باشد: در این بررسی‌ها مشاهده شد که مردها و پسرها همواره در تفسیر پیام‌های غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.
هم‌چنین واکنش مردان نسبت به احساسات ضعیف ‌تر است و زودتر هم آنها را فراموش می کنند. در آزمایشی که در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عکس‌هایی از صحنه‌های تکان‌دهنده یا ناراحت‌کننده باعث تحریک بخش گسترده‌تری در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقایسه با مردان جزییات بیشتری از این تصاویر را به خاطر داشتند. به همین صورت محققان گمان می‌کنند که یک زن ممکن است به خاطر بگو مگو یا بی‌اعتتنایی کوچکی که شوهرش مدت‌هاست فراموش کرده هم‌چنان ناراحت و عصبانی باشد.
پسرها در سن یک سالگی در مقایسه با دختران ارتباط چشمی کمتری برقرار می‌کنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان می‌دهند تا چهره انسان‌ها. هم پدرها و هم مادرها با پسران‌شان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت می‌کنند (به جز خشم)، و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژه‌های مربوط به احساسات می‌شود.
در زمین بازی اگر نه در خانه پسرها یاد می‌گیرند که جلوی اشک‌شان را بگیرند و ترسی از خود نشان ندهند. چهره آنها، که زمانی به اندازه دختران نشان دهنده احساس‌شان بود، با رسیدن به سنین دبستان جدی تر می‌شود.
در سنین بزرگ‌سالی مردان از کلمات کمتری استفاده می‌کنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود می‌دانند، برعکس خانم‌ها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت می‌شوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستان‌شان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید ، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند.

چرا مردان منفجر می‌شوند؟


اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصبانی می‌شوند ، اما خشم هم‌چنان یک ویژگی مردانه به حساب می‌آید. دکتر کنث دیلیو کریستین، روان‌شناس و نویسنده می‌گوید: «خشم به این علت به وجود می‌آید که شخص به علت سرکوب کردن احساسات خودش دچار سرخوردگی شدید می‌شود با این وجود این کاری است که مردان انجام می‌دهند، چون می‌ترسند که اگر کمی به احساسات‌شان بها بدهند دیگر کنترل آن از دست‌شان خارج می‌شود. اگر شما همه ابعاد وجودتان را رشد ندهید اگر یاد نگرفته باشید که چه‌طور با احساسات‌تان کنار بیایید، تبدیل به سایه‌ای می‌شوید که فقط بخش کوچکی از شخصیت‌تان را نشان می‌دهد و طولی نمی‌کشد که این بنای سستی که از خود ساخته‌اید فرو می‌ریزد.»
برای آنکه احساسات بیشتر در زندگی آقایان وارد شود ، رعایت این نکات توصیه می گردد:

آقایان اینها را امتحان کنید!


«مردانی که بیش از همه احساسات‌شان را پنهان می‌کنند احتمالا حساس‌ترین مردها هستند!»
با این حال شما آقایان می‌توانید بدون گریه و زاری راه انداختن، احساسات‌تان را ابراز کنید.
خوب، چرا شروع نمی‌کنید:

یک خروجی خلاقانه برای خودتان ایجاد کنید.


سرگرمی‌هایی مثل نقاشی یا هر هنر مورد علاقه تان ، می‌تواند ابزار خوبی برای غلبه احساسات یک مرد باشد. یادتان باشد که بسیاری از آثار برجسته هنری و ادبی جهان توسط جنسی خلق شده‌اند که گفته می‌شود احساس ندارد!

استرس و خشم خود را از طریق ورزش تخلیه کنید.


وستوور می‌گوید: « وقتی به جایی می‌رسید که فقط می‌خواهید سرتان را به دیوار بکویید ، یک وقفه 10دقیقه‌ای برای آرام کردن شما کافی است.»
می توانید مواقعی که دچار احساسات شدید می‌شوید ، جایی پیدا کنید و روی زمین شروع به شنا زدن کنید.

سعی کنید « یک کمی » از احساسات‌تان را بروز دهید.


کلمن پیشنهاد می‌کند: این روش را با احساساتی آغازکنید که می‌توانید کنترل‌شان کنید ، یک گوش شنوا پیدا کنید و از عبارت « یک کمی» استفاده کنید گفتن اینکه «یک کمی» ناراحتید یا «یک کمی» می‌ترسید ، بی‌خطرتر از این به نظر می‌رسد که بخواهید آسیب‌پذیری خود را کاملا بیان کنید.
وقتی به جایی می‌رسید که فقط می‌خواهید سرتان را به دیوار بکویید ، یک وقفه 10دقیقه‌ای برای آرام کردن شما کافی است.

به سمت ناراحتی‌های‌تان بروید.


به‌جای اینکه از احساساتی که نمی‌دانید چه‌طور با آنها کنار بیایید اجتناب کنید ، بیشتر به آنها بپردازید. شما به زمان و تلاش نیاز دارید تا یاد بگیرید چگونه احساسات‌تان را کنترل کنید ، چرا که باید مغزتان دوباره آموزش ببیند. اما نگران نباشید، به مرور زمان این کار برای‌تان آسان‌تر می‌شود.

خانم‌ها ، حواس‌تان باشد!


در اینجا روش‌هایی وجود دارد که شما خانم‌ها می‌توانید از آنها استفاده کنید تا همسرتان بتواند با احساساتش راحت‌تر برخورد کند.
برای صحبت کردن در کنار همسرتان باشید تا او احساس کند در کنار اوهستید نه در مقابلش.
روان‌شناسان معتقدند وقتی رودر روی یک مرد قرار می‌گیرید باعث می‌شوید او احساس رقابت یا مقابله کند ،به جای اینکه از آن سوی میز به او خیره شوید ، در یک سمت در کنار شوهرتان بنشینید.

با هم به یک فعالیت فیزیکی بپردازید.


وقتی با شوهرتان پیاده‌روی می‌کنید ، سد دفاعی او شکسته می‌شود. بگذارید موضوع صحبت خود به خود پیش بیاید هرگز یک مرد را مجبور نکنید در مورد چیزی حرف بزند.

هرگز یک مرد را برای حرف زدن راجع به یک روز بد تحت فشار قرار ندهید.


اگر مرد شما روزی طاقت‌فرسا را پشت سر گذاشته، شاید بخواهد از رنج و ناراحتی آن رها باشد. چه فایده‌ای دارد که تمام شب را در احساس بدبختی بگذرانید وقتی این کار گره‌ای از کارتان را باز نمی‌کند؟

نشان دهید ، فقط حرف نزنید.


صحبت کردن شاید برای یک زن محبوب‌ترین شکل عشق ورزیدن باشد ، اما مردان رابطه زناشویی را نوعی وسیله برقراری ارتباط می‌دانند. مردان بخش عظیمی از احساسات خود را به صورت فیزیکی ابراز می‌کنند. به جای اینکه مرد را مجبور کنید احساسش را در قالب کلمات ترجمه کند ، به زبان خودش صحبت کنید.
بگذارید مردتان بداند که به چه نوع حمایت عاطفی نیاز دارید.
مردان نیز مانند زنان می‌توانند از لحاظ عاطفی نسبت به همسرشان حساس و حمایت‌گر باشند ، اما اغلب وقت آنها کفایت نمی‌کند. مردان به این مسایل بی‌توجه نیستند ، اما شما خانم‌ها باید به آنها فرصت دهید تا بدانند چه می‌خواهید و در چه زمانی به آن نیاز دارید.

از همسرتان نظرخواهی کنید.


در یک روز آرام از شوهرتان بپرسید: آیا من تا به حال کاری کرده‌ام که فکر کنی دیگر مثل روزهای اول به تو احترام نمی‌گذارم و تحسینت نمی‌کنم؟ به او بگویید که چقدر از داشتن او خوشحالید و اینکه متاسف هستید که در اغلب موارد نمی‌گذارید او این را بداند. اینجاست که همسرتان دهانش باز می‌ماند!!
منبع:آیین همسر داری - مجله شادکامی


<   <<   16   17   18   19   20   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ