سفارش تبلیغ
صبا ویژن
بیم از خدا، کلید هر حکمتی است . [پیامبر خدا صلی الله علیه و آله]
 
پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

13 توصیه برای انتخاب کت و شلوار مناسب
کارشناسان کلید طلایی باز شدن درهای یک ارتباط تجاری موفق را نخستین دیدار می‌دانند. تاکنون بررسی‌های بی‌شماری انجام شده که نشان داده است در اولین دیدار اگر نظر فرد مقابل به شما جلب شود می‌توان به گسترده شدن روابط امید داشت. در همین دیدار است که مخاطب بدون داشتن سابقه ذهنی از خصوصیات اخلاقی و اجتماعی و میزان قدرت کاری، بر پایه آنچه در ظاهر شما می‌بیند، در خصوص آنچه نمی‌بیند (مثل توان ارتباطی و اقتصادی شما) تصمیم می‌گیرد. آقایان با دانستن نکاتی در خصوص نحوه پوشش خود می‌توانند در این زمینه موفق‌تر باشند.
همان‌طور که می‌دانید کت و شلوار، لباسی کلاسیک و بهترین پوشش برای ورود به محیط‌های جدی، رسمی و دریافت اعتبار خاص اجتماعی است. پوششی که انتخاب درست آن در تناسب با اندام، فصل و موقعیتی که قرار است در آن وارد شوید، اهمیت زیادی دارد. برای انتخاب یک کت و شلوار مناسب ابتدا باید به شکل اندام خود توجه کنید. قاعدتا داشتن قد بلند و شانه‌های پهن برای مردان دو ویژگی مهم خوش‌اندامی به شمار می‌رود اما عموما همه مردان چنین خصوصیاتی را ندارند. پس برای اینکه با پوششی مناسب به ظاهر، قد بلندتر و شانه‌پهن‌تر به نظر بیایید باید نکاتی را در انتخاب رنگ و مدل کت و شلوار در نظر بگیرید:
1 هرگز پیراهن تنگ و چسبان نپوشید و از پیراهن‌هایی استفاده کنید که برای اندام شما اندکی آزاد و گشاد باشد تا موجب بزرگ‌تر جلوه دادن قفسه سینه شما شود اما این آزادی نباید به حدی باشد که لباس را از فرم خارج کند و شما در آن شناور شوید.
2 در هنگام انتخاب کت، مدلی را برگزینید که طول آن تا زیر ران شما امتداد داشته باشد، نه بیشتر و نه کمتر!
3 شلوار راسته ساده بهترین انتخاب برای بلندتر و درشت‌تر نشان دادن افراد لاغر و کوتاه قد است. شلوارهای تنگ یا شلوارهایی که از بالا گشاد و در پایین تنگ می‌شوند، فرد را لاغر و کوتاه جلوه می‌دهند.
4 انتخاب پارچه‌هایی با طرح‌های عمودی به بلندتر نشان دادن اندام شما کمک می‌کند. پاچه پاکتی قد را کوتاه‌تر نشان می‌دهد و پاچه‌های راسته قد را کشیده‌تر می‌کنند.
5 اگر مایل‌اید در قسمت بالاتنه درشت‌تر به نظر بیایید، از کت‌های دارای لایه و همچنین اپل‌های کوچک استفاده کنید. لایه کت کمی به حجم اندام شما می‌افزاید. از اپل‌های بزرگ‌تر در کت بپرهیزید زیرا حجمی درشت و ناهماهنگ ایجاد خواهند کرد و شانه‌هایتان تناسبی با سایر اندام‌هایتان نخواهد داشت.
6 انتخاب پارچه‌های ضخیم روشی است که حجم اندام باریک و لاغر را پر می‌کند. به خصوص در فصل‌های سرد با پوشیدن چند لایه لباس مثل جلیقه، کت و پیراهن، ژاکت پشمی و پلور، درشت‌تر و چاق‌تر ظاهر شوید.
7 اگر لاغر هستید و سینه لاغری دارید، از پوشیدن پیراهن‌های یقه باز خودداری کنید.
8 آستین‌های کت باید مچ دست شما را بپوشاند و تقریبا یک سانتی‌متر از آستین پیراهنتان از زیر کت خارج شود.
9 انتخاب لباس تک رنگ یعنی پیراهن و شلوار هم‌رنگ از دو بخش شدن اندام شما جلوگیری می‌کند و شما را قدبلندتر نشان می‌دهد البته رنگ تیره هم به بلندی قد کمک می‌کند و وجود نیز همین تاثیر را دارد.
10 برای آنکه کشیده‌تر به نظر بیایید، کمربند را هم‌رنگ شلوار انتخاب کنید تا بدن شما را به دو بخش نکند.
11 پوشیدن کفش‌های کمی پاشنه‌دار یا قرار دادن کفی درون کفش به بلندتر شدن قد شما کمک می‌کند.
12 همیشه قد بلندی مایه زیبایی نیست. بیش از حد بلند بودن هم از جذابیت ظاهری می‌کاهد. پس اگر قد بلندی دارید، با انتخاب کت بلند به کشیدگی اندام خود نیفزایید.
13 انتخاب شلوار پاکتی، کت دو دگمه و رنگ‌های روشن موجب افزایش پهنای اندام و کاهش کشیدگی می‌شود. آقایان قد بلند توجه داشته باشند به جای کفش‌های نوک تیز، کفش‌های پنجه‌گرد به پا کنند تا متناسب‌تر به نظر برسند.
منبع: http://salamatiran.com


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

تن فروشـی برای بقا ! 
 
 
زمانی که "رانا جلیل" زن 38 ساله عراقی سال گذشته شوهر خود را در انفجاری در بغداد از دست داد هرگز نمی توانست تصور کند که روزی برای تامین غذای فرزندانش به تن فروشی رو خواهد آورد.
به گزارش عصر ایران (asriran.com) به نقل از شبکه خبری الجزیره، "رانا" مادر چهار فرزند به دنبال کار می گشت اما فرصت های شغلی در عراق از زمان هجوم آمریکا کاهش یافته بود.
وی به صاحبان فروشگاه ها، کارگران ادارات و شرکت ها التماس کرد استخدامش کنند اما به دلیل آنچه "تبعیض نژادی" خواند موفق به یافتن کار نشد.
چند هفته پس از مرگ شوهر این زن، یک پزشک تشخیص داد که فرزندان وی دچار سوء تغذیه شده اند.
"رانا" روزهایی را به یاد می آورد که یاس و نومیدی وی را به سمت فاحشگی سوق داد: "در آغاز، این روزها بدترین روزهای زندگیم بودند. شوهرم اولین مردی بود که با وی همخوابگی داشتم اما گزینه دیگری نداشتم ... بچه هایم گرسنه بودند."
وی خانه اش را ترک کرد و به سوی نزدیکترین بازار به راه افتاد تا شخصی را برای سکس در ازای دریافت پول بیابد.
"رانا" در این باره می گوید: "من یک زن خوش سیما هستم و از این رو پیدا کردن مشتری برایم سخت نبود. زمانی که مشتری خود را یافته و با هم به بستر رفتیم ابتدا سعی کردم فرار کنم ... نمی توانستم دست به چنین کاری بزنم اما وی (مشتری) به من حمله و تجاوز کرد. پس از آنکه مبلغ را پرداخت کرد این کار برای من به پایان رسیده بود."
وی ادامه می دهد: "هنگامی که با این پول مقداری غذا خریداری کرده و به خانه ام بازگشتم، فرزندانم فریاد شادی سردادند و آنگاه بود که فهمیدم «شرف و آبرو» در مقایسه با گرسنگی فرزندانم اهمیتی ندارد."

استیصال بیوه زنان عراقی
پیش از هجوم آمریکا به عراق، زنان بیوه این کشور به ویژه آنهایی که شوهرانشان را در جنگ با ایران از دست داده بودند غرامت دریافت می کردند و فرزندانشان از آموزش رایگان برخوردار بودند. حتی در برخی موارد خانه رایگان در اختیار آنها قرار می گرفت.
با این حال اکنون چنین مزایایی وجود ندارد و بیوه زنان عراقی منابع اندکی در اختیار دارند.
براساس گزارش سازمان غیردولتی "آزادی زنان در عراق"، 15 درصد زنان عراقی که بر اثر جنگ بیوه شده اند از روی ناچاری به دنبال ازدواج موقت یا فحشا هستند.
"نوها سلیم"، یک سخنگوی این سازمان به الجزیره گفت: "زنان بیوه یکی از اولویت های ما هستند اما وضعیت آنها روز به روز بدتر می شود و احساس می کنیم رسیدگی به این مشکل کاری غیرممکن شده است. صدها زن به دلیل امتناع کارفرمایان از استخدام آنها به دنبال یک راه ساده برای حمایت از عزیزانشان هستند."
وی افزود: "این سازمان (NGO) ناپدید شدن حدود 4 هزار زن را از مارس 2003 تاکنون مستند کرده که 20 درصد از آنها زیر 18 سال سن دارند."
سازمان "آزادی زنان در عراق" معتقد است که اغلب این زنان دزدیده شده و برای روسپی گری در خارج از عراق فروخته شده اند.
هرچند آمار دقیقی درباره تعداد کلی زنان بیوه در عراق وجود ندارد اما وزارت امور زنان این کشور می گوید: دست کم 350 هزار زن بیوه تنها در بغداد وجود دارد.

تجارت تلخ
در زمانی که وضع زندگی خانواده های عراقی بدتر از گذشته شده برخی از آنها مجبور شده اند دردناکترین تصمیمات خود از جمله فروش دخترانشان را بگیرند.
"ابواحمد" پدر معلول پنج فرزند که خود مردی بیوه است اخیرا از روی ناچاری دخترش "لینا" را برای کارگری جنسی به یک عراقی فروخت.
وی با بیان اینکه توان خرید غذا برای فرزندانش را ندارد به الجزیره گفت: "مطمئم دخترم هرجا که باشد حداقل غذایی برای خوردن خواهد داشت. من سه دختر و یک پسر دارم و مبلغی که آنها برای "لینا" پرداخت کردند برای بزرگ کردن سایر فرزندانم کافی است."
ابواحمد پیش از این دختر خود را از طریق واسطه ای با عنوان "شیدا" به گروه های اداره کننده مجالس فحشا فروخت.
"شیدا" زنان جوان را به باندهای عراقی که اداره کننده مجالس فحشا در کشورهای عرب همسایه هستند، تحویل می دهد.
این زن به خبرنگار الجزیره گفت: "وظیفه ام این است که زنانی جوان از خانواده های مستمند را متقاعد کنم که زندگی بهتری در ورای مرزهای کشور (عراق) در انتظار آنهاست."
شیدا افزود: "ما به خانواده ها کمک می کنیم که دخترانشان زنده بمانند. در صورتی که این دختران روزی حداقل دو مشتری داشته باشند غذا، مسکن و حدود 10 دلار پول به آنها خواهیم داد."
این واسطه عراقی خاطرنشان کرد: "اولویت ما دختران باکره هستند ، می توان آنها را با قیمت های بسیار بالا به میلیونرهای عرب فروخت."

فرار به عراق
"سلیم"، سخنگوی سازمان آزادی زنان عراق معتقد است که مواردی همچون مورد "لینا" به صورت معمول در عراق درآمده چرا که فقر در این کشور رو به افزایش است و خانواده های مستاصل گاهی اوقات دختران خود را در ازای کمتر از 500 دلار به قاچاقچیان می فروشند.
با این حال زنان جوان عراقی که برای فاحشگی به مراکز کشورهای همسایه برده می شوند گاهی اوقات بهای سنگین و خطرناکی می پردازند.
"سوها محمد" دختر 17 ساله پس از مرگ پدر خود از سوی مادرش – که خود یک زن روسپی است – به یک باند عراقی فروخته شد.
زمانی که وی به اردن رسید از سوی چهار مرد مورد تجاوز گروهی قرار گرفت. این افراد به "سوها" گفتند که روشهای جدید کسب درآمد را به وی می آموزند.
این دختر عراقی سپس به باندی فروخته شد که دختران را در اختیار اشخاص مهم در سوریه قرار می داد. وی از آن پس اغلب در مسیر اردن – سوریه در رفت و آمد بود و در امان (پایتخت اردن) به مشتریان بانفوذ سرویس می داد.
بعد از شش ماه "سوها" موفق به فرار شد: "فرار کردم و یک خانواده عراقی به من کمک کرد تا به عراق بازگردم و اکنون عمه ام از من مراقبت می کند."

قاچاق
"مایادا زهیر"، یک سخنگوی انجمن حقوق زنان در بغداد می گوید: "سازمان های عراقی در تلاشند که وضعیت قاچاق زنان جوان از این کشور جنگ زده به کشورهای همسایه را کنترل کنند."
وی در این باره اظهار داشت: "ما تلاش می کنیم که از سرنوشت زنان بیوه و دختران نوجوان قاچاق شده مطلع شویم. متاسفانه این یک فرآیند ساده نیست و بدون حمایت بین المللی نگرانیم که اکثر زنان جوان عراقی برای تجارت جنسی به خارج از کشور برده شوند.
این گزارش می افزاید: "با این حال فاحشگی تنها گزینه ای است که اکنون برای «لطیف» - یک بیوه زن 27 ساله که شوهرش را در حمله به زائران شیعه در جنوب عراق از دست داده - باقی مانده است."
زمانی که این زن برای حمایت مالی به بستگان شوهرش مراجعه کرد آنها نتوانستند کمکی به وی نمایند.
لطیف در توجیه شغل جدید خود می گوید: "به فکر بچه ام هستم، تنها بچه ام؛ بدون پول ما گرسنه در خیابان ها سرگردان خواهیم بود."


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چرا مردها زن ها را دوست دارند ؟
ـ چون همیشه احساس می کنند جوانند ، حتی وقتی پیر می شوند .
ـ چون هر وقت کودکی را می بینند لبخند می زنند .
ـ چون در همسرداری به گونه ای رفتار می کنند که ذهن هیچ غریبه ای به آن راه ندارد .
ـ چون همه ی توان خود را برای داشتن خانه ای زیبا و تمیز به کار می گیرند و هرگز برای کاری که انجام می دهند توقع تشکر ندارند .
ـ چون هر آنچه که در زندگی خصوصی افراد مشهور اتفاق می افتد را جدی می گیرند .
ـ چون سراغ مسائل غیراخلاقی نمی روند .
ـ چون نسبت به زجری که برای زیباتر شدن تحمل می کنند شکایتی نمی کنند . حتی هنگام استفاده از وسایل خطرناک در سالن های ورزشی
ـ چون آنها ترجیح می دهند سالاد بخورند .
ـ چون فقط عاشق پیش غذاهای متنوع و رنگارنگ هستند .
ـ چون برای حل مشکلات ، روشهای خاص خودشان را دارند ؛ روش هایی که ما هرگز درک نمی کنیم و همین ما را دیوانه می کند .
ـ چون دقیقاً وقتی دیگر خیلی دوستمان ندارند ، با ترحم به ما می گویند : " دوستت دارم " ؛ تا ما متوجه بی علاقگی آنها نشویم .
ـ چون وقتی می خواهند در مورد ظاهرشان چیزی بپرسند ترجیح می دهند این سوال را از خانمی بپرسند و خلاصه با این مدل سوالات ما را عذاب نمی دهند .
ـ چون گاهی از چیزهایی شکایت می کنند که ما هم آن را احساس می کنیم مثل سرما یا دردهای رماتیسمی ، به این ترتیب ما می فهمیم که آنها هم مثل ما آدم هستند !
ـ چون داستان های عاشقانه می نویسند .
ـ چون ساعتها وقت خود را با فکر کردن در مورد اینکه چگونه می توانند با دیگران سر صحبت را باز کنند ، تلف نمی کنند .
ـ چون در حالی که ارتش ما به کشورهای دیگر حمله می کند ، آنها هم محکم و بی منطق می جنگند و سعی می کنند همه ی سوسکهای دنیا را تا آخرین دانه نابود کنند .


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

پله پله تا ملاقات با پدر
پدر‌ها جزء بسیار مهمی‌از زندگی بچه‌ها هستند و باید باشند. مطلبی که می‌خوانید درباره نقش و تیپ پدرها در خانه است چرا که آنها قبل از هر چیز باید شخصیت قابل احترامی ‌برای بچه‌ها در خانه باشند تا بچه‌ها آنها را باور کنند...
نکته‌هایی که در ادامه می‌آید به شما نشان می‌دهد چگونه پدری خوب و قابل احترام باشید:

پله اول: شاهد عشق
 

اجازه بدهید بچه‌ها شاهد عشق، دوستی و احترام بین شما و مادرشان باشند. این موضوع به بچه‌ها یاد می‌دهد: عشق باید در خانه وجود داشته باشد و آنها را آماده می‌کند تا در زندگی آینده‌شان روابط عاشقانه و دوستانه را در بین اعضای خانواده با اظهار محبت به وجود بیاورند.

پله دوم: رهبر خوب
 

یک رهبر خوب در خانه باشید‌، چگونه؟ با انجام دادن وظایف خانوادگی و کارهای مربوط به خانه داری!

پله سوم: وقت اختصاصی
 

تلاش کنید هر هفته زمانی را به صحبت کردن با بچه‌ها اختصاص بدهید. با این روش هم شما از احوال بچه‌هایتان با خبر می‌شوید و هم بچه‌ها از وضعیت شما!

پله چهارم: دوست باشید و نباشید
 

حتما با خواندن این جمله تعجب می‌کنید اما با بچه‌هایتان مثل یک دوست نباشید. البته شما با آنها دوست هستید اما در آخر شما والدین آنها هستید و بچه‌ها به یک منبع و الگوی عملی اخلاق و رفتار احتیاج دارند و در عین حالی که نباید یک پز خیالی برایشان بگیرید و آنها را از خودتان دور کنید نباید وجه پدر بودن را با نزدیکی بیش از حد از دست بدهید.

پله پنجم: گریه پسرانه
 

اجازه بدهید پسرتان وقتی دلیل قانع‌کننده‌ای دارد گریه کند و به عنوان یک پدر به او نگویید: «مرد گریه نمی‌کند» با این روش به او یاد می‌دهید هم احساساتی باشد و هم احساساتش را به موقع بروز دهد.

پله ششم: احترام پسر به دختر
 

به پسرانتان یاد بدهید به دخترها احترام بگذارند چون یک روز آنها مثل شما خانواده تشکیل می‌دهند، همسری دارند و شاید هم دختری داشته باشند!

پله هفتم: قابل اعتماد
 

«اگر همه آدم‌های روی کره زمین قابل اعتماد نباشند، تو باید آدم قابل اعتماد و رو راستی باشی» این درسی است که شما باید به عنوان یک پدر به طور عملی به بچه‌هایتان بدهید.

پله هشتم: مثبت باشید
 

سعی کنید ظاهری قابل احترام و خوش‌پوش داشته باشید تا بچه‌ها در درون خود از این حالت شما احساس غرور کنند.

پله نهم: گوش کن
 

به حرف بچه‌ها به صورت فعال گوش کنید و وقتی با شما حرف می‌زنند تمام حواستان را به آنها بدهید تا بتوانید پیشنهادهای موثر بدهید و در شرایط سخت با آنها همدردی کنید.

پله دهم: دست بزن!
 

وقتی بچه‌ها کار درستی انجام می‌دهند آنها را تشویق کنید و این عمل را با همان سرعتی انجام بدهید که اگر کار نادرستی انجام بدهند مورد سرزنش قرار می‌گیرند.

پله یازدهم: با دیگران مثل خودت باش
 

به بچه‌هایتان یاد بدهید شهروند با اخلاقی باشند و همان‌طور با دیگران رفتار کنند که دوست دارند دیگران با آنها رفتار کنند. وظایف‌شان را که در مقابل دیگران دارند به خوبی انجام بدهند و وظیفه خودشان را به دوش دیگران نیندازند.

پله دوازدهم:
 

غرور: نه، اعتماد به نفس: آری
به بچه‌ها یاد بدهید مغرور نباشند اما با اعتماد به نفس به سوی هدف‌هایشان بروند و حتما گوشزد کنید همان چیزی که به محیط اطراف‌شان می‌دهند به سوی خودشان برمی‌گردانند و همان جمله معروف که: با همان دست که می‌دهی با همان هم پس می‌گیری.

پله سیزدهم: احترام به بزرگ‌تر
 

به عنوان یک پدر اگر به بزر‌گ‌تر‌ها احترام بگذارید، فردا هم بچه‌ها به شما احترام می‌گذارند اگر آن احترام را می‌خواهید این احترام را به جا بیاورید.
منبع:www.salamatiran.com /س


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

برای پرهیز از خشونت ، به نوجوانان مهارت های زندگی بیاموزیم
خشونت از دیدگاه روان شناسی یعنی ناتوانی در کنترل خشم



سلامت از دیدگاه روان شناسی  در کلی ترین مفهوم آن،حالتی است که فرد از نظر جسمی و روانی در حد تعادل قرار دارد. بنابراین تعادل، کلید حفظ سلامت است.


سازمان جهانی بهداشت نیز سلامت را حالت سلامتی کامل، جسمی، روانی و اجتماعی، می داند که با مفهوم نبود بیماری یا ناتوانی متفاوت است.



 خشونت همه ابعاد رشد و سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. رشد جسمی آنان را به علت ایجاد استرس و تنش فراوان مختل می سازد. در رشد ذهنی یا شناختی آنها تأثیرات کاهش دهنده بر جای می گذارد و یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش می دهد.مفهوم سلامت اجتماعی به عنوان بُعد مهم دیگر سلامت در سال های اخیر توسط سازمان جهانی بهداشت مطرح شد و به این معناست که برای دسترسی به سلامت کامل، تنها سلامت جسمی و روانی کافی نیست بلکه از آنجا که انسان در محیط جمعی زندگی می کند، سلامت اجتماعی نیز ضروری است. منظور از «سلامت اجتماعی» مشارکت فعال مردم در زندگی اجتماعی است. این مشارکت از طریق شرکت در سازمان های غیردولتی و فعالیت های داوطلبانه، انجام فعالیت های شغلی، تحصیلی، انجام وظایف شهروندی مانند شرکت در انتخابات، پذیرش قوانین و مقررات، شرکت در اجتماعات و ... صورت می پذیرد. انسانی از نظر اجتماعی سالم است که مشارکت فعالتری در جامعه از طریق فعالیت های ذکر شده داشته باشد. تأمین سلامت به مفهوم کلی آن برای همه افراد، به ویژه برای نوجوانان به دلایل گوناگون از اهمیت فراوانی برخودار است.


 نوجوانی ، سال های تغییر و تحول در همه جنبه های رشد جسمی، ذهنی، عاطفی، روانی و اجتماعی است و آشنایی نوجوانان و کسانی که با آنها در ارتباط هستند، با معیارهای رشد و سلامت، به ایجاد زندگی سالم و پرنشاط برای آنان کمک فراوانی خواهد کرد. نوجوانان سرمایه های آینده، هر جامعه هستند و هر اندازه که از سلامت کافی برخوردار باشند، رشد و پیشرفت جامعه را تضمین خواهند کرد. اولین گام در راه حفظ سلامت نوجوانان ، شناخت عوامل مؤثر در خشونت  به صورت مثبت یا منفی و یا تقویت کننده و بازدارنده، در این زمینه است. یکی از عوامل مهمی که به عنوان عامل بازدارنده در ارتباط با سلامت نوجوانان نقش مؤثر دارد، خشونت است. خشونت همه ابعاد رشد و سلامت نوجوانان را تحت تأثیر قرار می دهد. رشد جسمی آنان را به علت ایجاد استرس و تنش فراوان مختل می سازد. در رشد ذهنی یا شناختی آنها تأثیرات کاهش دهنده بر جای می گذارد و یادگیری و پیشرفت تحصیلی آنان را کاهش می دهد. رشد عاطفی- روانی آنان را با مشکلات متعددی روبرو می سازد و سازگاری اجتماعی و ارتباط مناسب آنان را با دیگران - همسالان و بزرگسالان- دچار اختلال می سازد. از این رو، پرهیز از خشونت نقش مؤثری در حفظ و تأمین سلامت جسمی ، روانی و اجتماعی نوجوانان بر عهده دارد و به عنوان راهکار چه در سطح پیشگیری و چه از نظر درمان مطرح می شود.خشونت از دیدگاه روان شناسی یعنی ناتوانی در کنترل خشم. بنابراین برخلاف آن که برخی خشونت را نشانه قدرت می دانند، نمایانگر ضعف و درماندگی فرد در مقابله با مشکلات  و کنترل خود است و بدیهی است کسی که از کنترل حالات خود ناتوان است، فرد قدرتمند و موفقی در زندگی نخواهد بود.


ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

چگونه یک تیپ مردانه و شیک داشته باشیم
ظاهر شما نقش مهمی در تاثیر بر روی دیگران از جمله همکاران و رئیستان دارد.در اینجا نکاتی را برای شما ذکر می کنیم که با کمک آنها می توانید در محیط کار و اجتماع، خود را شیک و متمایز از سایرین نشان بدهید.
در دنیای متحد و یک شکل امروز که بیشتر افراد شبیه به هم لباس می پوشند، اگر می خواهید در دنیای حرفه ای رقابتی امروز پیشرفت کنید و از دیگران متمایز باشید، یکی از روش ها توجه به ظاهر و لباس است. ظاهر شما نقش مهمی در تاثیر بر روی دیگران از جمله همکاران و رئیستان دارد.در اینجا نکاتی را برای شما ذکر می کنیم که با کمک آنها می توانید در محیط کار و اجتماع، خود را شیک و متمایز از سایرین نشان بدهید.

کت شلوار


کت شلوار اصلی ترین بخش لباس رسمی است. یک کت شلوار شیک ظاهری کامل، سنتی و رسمی را در ذهن تداعی می کند. اما سنتی بودن نباید به معنی ملال آور و یکنواخت باشد. انتخاب پارچه با طرح ظریف یا راه های باریک، کت شلوار را جذابتر می کند و در دریای کت شلوارهای سرمه ای، زغال سنگی و مشکی تکرنگ و ساده، متمایز و برجسته می شود. شما می توانید از برندهای معروف و معتبر استفاده کنید. راه دیگر تهیه کت شلوار سفارشی است که به شما اجازه می دهد تا پارچه و مدل کت را خودتان انتخاب کنید.

دکمه سرآستین


دکمه های سرآستین، جواهرات و دکمه های تزئینی هستند که برای تزئین و بستن دو بخش سر آستین پیراهن استفاده می شود. دگمه سرآستین یک وسیله جانبی خیلی کوچک است که بیشتر در مواقع رسمی استفاده می شود و تاثیر زیادی در ظاهر کت یا پیراهن مردانه دارد. می توانید با استفاده از دکمه سرآستین، در محیط کار خود به عنوان فردی رسمی و کلاسیک ظاهر شوید.این روزها بیشتر افراد از دکمه سرآستین فولاد ضد زنگ استفاده می کنند، بنابراین اگر می خواهید بین سایر افراد برجسته و مشخص باشید، دکمه سرآستین طلایی انتخاب کنید که مدلی ظریف و زیبا است. یک راه دیگر برای اینکه متمایز و شیک باشید، انتخاب دکمه سرآستین با سنگ قیمتی و اصل مثل عقیق یا زمرد است. دکمه سرآستین های دست ساز هم نمونه خوبی است، اما بسیار گرانقیمت است.

ساعت


ساعت یکی از مهمترین وسایل جانبی است که هر مردی باید داشته باشد؛ اولین چیزی که در یک ساعت مردانه باید جستجو کرد، یک صفحه بزرگ است. یکی از مزایای صفحه بزرگ این است که مدل عقربه های ساعت به خوبی دیده می شود و می توان سبک و مد را به عقربه های استاندارد ساعت افزود. سعی کنید ساعت های شیک و زیبا از برندهای معروف خریداری کنید.

کفش


کفش مشکی چرمی رسمی ترین مدل کفش است. اما می توانید گاهی اوقات به جای آن از کفش قهوه ای یا قرمز خیلی تیره استفاده کنید. همچنین می توانید مدل کفش خود را تغییر بدهید و کفش دلخواه خود را از بین کفش های بدون بند رویه پهن (Loafers)، کفش های پنجه گرد یا کفش های نوک تیز انتخاب کنید.کفش فقط یک وسیله کاربردی نیست، بلکه یک وسیله جانبی مهم در لباس محسوب می شود. به عنوان مثال اگر کت شلوار روشن پوشیده اید، می توانید کفش قهوه ای مایل به زرد را با آن ست کنید یا با کت شلوار تیره رنگ، کفش پوست شیک و زیبایی را بپوشید. یادتان باشد اگر قصد دارید خاص و متفاوت باشید، نباید در خرید کفش صرفه جویی و خسیسی به خرج بدهید. اگر در طول روز زمانی طولانی سرپا هستید و کفش به پا دارید، بهتر است کفشی راحت و با کیفیتی خوب انتخاب کنید.

مو


تنوع مدل مو همیشه زیاد است. در دنیای متحد الشکل و تجاری، مدل مو (که شامل موی صورت هم می شود) می تواند به عنوان علامت تجاری و مشخصه شما محسوب بشود. در راستای هدف متفاوت بودن، باید مدل موی متفاوت تری انتخاب کنید، اما مدلی که انتخاب می کنید باید رسمی باشد. مواظب باشید طوری به نظر نرسد که برای آرایش موی خود تلاش زیادی انجام داده اید.

عطر و ادکلن


ادکلن هم یکی از موارد مهم در ظاهر شما است. هنگامی که در یک قرار تجاری و رسمی برای اولین بار با افراد ملاقات می کنید، داشتن بو و رایحه خاص و منحصر به فرد می تواند تاثیر اولیه بسیار خوبی بر روی دیگران بگذارد. پس انتخاب ادکلنی خوش بو و با رایحه ای خاص اهمیت زیادی دارد.

وسیله نوشتن


حتی اگر شما بیشتر وقت خود را با کامپیوتر صرف می کنید، بازهم به یک قلم خوب برای امضا و کارهای ضروری مثل نوشتن فوری یک یادداشت یا مطلبی در یک جلسه رسمی نیاز دارید. یک قلم کلاسیک و درجه یک ارزان قیمت نیست، اما ارزش خرج کردن را دارد. یک روان نویس یا خودنویس عالی و شیک که از بیرون کت یا کیف شما دیده می شود، وسیله ای کاربردی و بسیار شیک و جالب است.

کیف


وقتی که شما با خودتان کیف حمل می کنید تقریبا به این معنی است که اطلاعات کاری خود را به همراه دارید و در عین حال باید توجه داشته باشید که هنگام استفاده از کیف دستی، شیک و مناسب به نظر برسید. سه نوع اصلی کیف دستی وجود دارد که می توانید انتخاب کنید: کیف چرمی بزرگ و نازک، کیف اسناد کلاسیک، یک کیف بنددار که روی شانه آویزان می شود.از آنجایی که شما احتمالا قصد دارید که کیف را هرروز هفته استفاده کنید و دوست دارید آن را باهر لباسی که می پوشید ست کنید، بهترین رنگ مشکی یا قهوه ای خیلی تیره است. اگر می خواهید کیف دومی داشته باشید که در مواقع رسمی تر و مهمتر از آن استفاده کنید و برجسته تر و شیک تر به نظر برسید، یک کیف چرمی قهوه ای انتخاب کنید تا جلوه خاصی به ظاهر شما ببخشد.


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

نقش پدر در مراقبت از کودک
مقدمه:
پدر بودن نیز همچون مادر بودن، پدیده ای دلپذیر و تجربه ای بی همتا در زندگی است. در واقع می توان گفت که داشتن نوزادی از گوشت و خون خود در آغوش، در زمره گواراترین و بی نظیرترین احساسات انسانی است. اگرچه طبیعت ابزار لازم و اصلی مراقبت از کودکان را در اختیار جنس ماده قرار داده، اما در جوامع انسانی، پدران نیز به واسطه تغییر نقش ها و همچنین وجود مناسبات و عواطفی عمیق تر نسبت به جوامع جانوری، به نوبه خود مسئول تربیت و مراقبت از کودکان هستند و در این راه، از لذایذ آن نیز بهره مند می گردند. البته مسئولیت پدران از منظری دیگر که همانا حمایت از همسرانشان در اجرای صحیح مراقبت از کودکان است نیز قابل بررسی می باشد. محدوده زمانی این وظیفه، از هنگام اطلاع از در راه بودن نوزادی جدید تا پایان عمر گسترده است. در این راستا، بر آن شده ایم که از این شماره، سلسله مطالبی پیرامون نقش پدران در مراقبت از کودکان، شامل مباحثی هم چون برنامه ریزی برای بچه دار شدن، حمایت از همسر، تولد نوزاد، تغذیه، حمام نمودن، اعتماد سازی، بازی و اختصاص زمان را به آگاهی خوانندگان گرامی برسانیم. مطالعه این مطالب را به پدران و همچنین مادران سفارش می کنیم.

پس قرار است پدر شوید؛


هیچ چیز گواراتر از لحظه ای نیست که در می یابید قرار است پدر شوید، به ویژه برای نخستین بار. این یکی از نقاط عطف زندگی است که شما احساس می کنید دیگر بزرگ شده اید. در واقع شما گام بزرگی از فرزند کسی بودن به سمت پدر کسی بودن برداشته اید!

دورنمای پدر بودن


اگر شما و همسرتان در آرزوی داشتن فرزندی بوده اید، خبر در راه بودن او حقیقتا لحظه ای بزرگ و به یاد ماندنی برایتان خواهد بود. البته اگر بارداری همسرتان ناخواسته باشد، ممکن است این خبر غافلگیر کننده و یا حتی نگران کننده باشد. با این حال به خاطر داشته باشید که اغلب، مشکلات پیش بینی نشده اند که آموزه های فراوانی را در زندگی برای ما به همراه دارند.
اگر تاکنون تصور می کردید که باید با کار یا ورزش اوقات خود را بگذرانید و از این راه ها به شادی برسید، خبر در راه بودن یک نوزاد می تواند نقطه آغازی برای تحول فکری شما باشد.

قانون طبیعت


بدیهی است که شما اضطراب خواهید داشت، خصوصا اگر در انتظار نخستین فرزند خود باشید. ممکن است شما نسبت به تغییرات برگشت ناپذیری که در زندگیتان رخ خواهد داد، نگران باشید و یا دلتان برای چیزهایی که از دست خواهید داد، تنگ شود. برخی مردان ممکن است احساس کنند که نه ماه دیگر آزادی خود را از دست خواهند داد و فرد دیگری روابط آنان با همسرشان را مختل خواهد نمود. یا اینکه ممکن است نسبت به وظایف سنگین تری که جهت تأمین مخارج زندگی بر دوششان قرار خواهد گرفت، نگران باشند، تمامی اینها نگرانی هایی قابل درک هستند، اما حیاتی ترین نکته در این مرحله آن است که بر جنبه های مثبت قضیه تمرکز شود.
قبل از هر چیز، سعی کنید آرام و خونسرد باشید. دلایل فراوانی وجود دارند که چرا طبیعت به ما نه ماه فرصت می دهد تا خود را آماده ورود نوزاد نماییم. یکی از آن دلایل که بیشتر به پدران مربوط می شود آن است که طی این مدت، فرصت کافی جهت برنامه ریزی در خصوص تغییراتی که در راهند، داشته باشند. با گذشت زمان، آنچه که در آغاز بسیار دشوار می نمود، به پدیده ای قابل مدیریت کردن تبدیل می شود.

نکات ویژه


بروز حس حسادت در مردانی که قرار است پدر شوند، خصوصا برای اولین بار، غیر معمول نیست. ایشان ممکن است مثلا زمانی که همسرشان با خانم های دیگر در خصوص بارداری خود گفتگو می کند، احساس کنند که کنار گذاشته شده اند. یا ممکن است حس کنند که همسرشان به خاطر کودکی که در بطن دارد، از او غافل شده است. این احساسات غیرطبیعی نیستند، اما مردان در چنین مواردی باید سعی کنند معقول باشند و به جای جبهه گیری، به گفتگو، ابراز علاقه و تشویق همسرشان بپردازند تا از بروز مسائل جدی در زندگیشان جلوگیری کرده باشند.

برقراری پیوند


همسر شما در زمان بارداری، کودکی را در بطن خود دارد و به لحاظ جسمی و روانی، کاملا درگیر این امر خواهد بود، لذا بدیهی است که نگرانی های او دستخوش تغییراتی می شود و تمرکز او عمدتا معطوف کودکی خواهد بود که در راه است. در این مرحله، پیوند او با کودک بسیار عمیق تر از حسی است که شما نسبت به این امر دارید. در حالی که شما هیچ تغییری را به لحاظ جسمی تجربه نمی کنید، همسرتان رشد و تکامل کودک را لحظه به لحظه حس می کند. یافته های تحقیقات علمی نشان می دهند که وضعیت هورمونی مردان در زمان انتظار ورود کودک دچار تغییراتی جزئی می گردد، اما اینها در مقایسه با تغییراتی که زنان در زمان بارداری تجربه می کنند، بسیار ناچیز هستند. در دوران بارداری، شما صرفا نظاره گر تغییرات جسمی همسرتان و رشد کودک در بطن او هستید. بر این اساس، برقراری ارتباط و پیوند عاطفی با کودک پیش از تولد، برای بیشتر پدران بسیار دشوار است، اما با تعقل و تمرکز می توان به آن دست یافت.

ارتباط با کودک متولد نشده


اوقاتی را به گفتگو با همسرتان در خصوص کودک به دنیا نیامده اختصاص دهید. سعی کنید در خصوص شخصیت او گمانه زنی کنید؛ مثلا اگر حرکات زیادی دارد، تصور کنید که او در آینده یک قهرمان ورزشی خواهد شد! یا اگر روزها آرام است و شب ها به جنب وجوش می افتد، خود را برای بی خوابی آماده سازید! برای کودکتان نام مستعار انتخاب کنید و فهرستی از نام هایی که احتمالا در آینده بر او خواهید نهاد، تهیه نمایید. کودکتان را از روی شکم مادر نوازش کنید. این کار برای کودکان بسیار مفید است زیرا می فهمند که در بیرون، کسی آماده خوشامدگویی به آنان است. به نظر می رسد که کودکان بعد از هفته پانزدهم بارداری، قادر به شنیدن صداهای خارج از رحم هستند.

آماده باشید


در گذشته، تنها مادران جهت مراقبت های دوران بارداری به پزشکان و ماماها مراجعه می کردند، اما اکنون توصیه می شود که پدران نیز در این جلسات حضور داشته باشند. امروزه، بسیاری از پدران نیز در لحظه به یادماندنی مشاهده اولین حرکات کودک از طریق سونوگرافی حضور دارند و خاطره دلنشین آن را به یاد می سپارند. یکی از عواملی که می تواند باعث بروز مشکل بین پدران و مادران در دوره بارداری شود، ناآگاهی پدران است. هر چه دانش و آگاهی شما نسبت به شرایط بارداری و وضعیت کودکتان بیشتر باشد، اطمینان و آرامش بیشتری پیدا خواهید نمود. بنابراین سعی کنید بفهمید که در هر مرحله از بارداری چه اتفاقاتی رخ می دهد. در خصوص آزمایش های پزشکی مورد نیاز این دوران و علت انجام آنها اطلاعاتی کسب کنید. در این زمینه مطالعه کنید و اگر سؤالاتی دارید، آنها را از متخصصین مربوطه بپرسید. حتما یافته های خود را با همسرتان مطرح کنید و مطمئن شوید که هر دو اطلاع کافی از این امور حاصل نموده اید.

شرکت در جلسات مراقبت های دوران بارداری


دلائل فراوانی برای ضرورت همراهی با همسرتان در جلسات مراقبت های دوران بارداری وجود دارند. برخی از آن دلائل عبارتند از:
- همراهی با او در محیط ناآشنای مراکز پزشکی
- تأکید بر این نکته که بارداری، مسأله مشترک یک زوج است
- مشاهده کودکتان از طریق سونوگرافی
- مطرح نمودن سؤالات و نگرانی ها در زمینه بارداری، با متخصصین مراقبت های بهداشتی
- آگاهی یافتن از علت انجام آزمایش های پزشکی این دوران
- افزایش دانش و نتیجتا مشارکت در امور مربوط به بارداری
همراهی با همسر در جلسات مراقبت های بارداری، مشکلاتی را نیز برای پدران در بر دارد که البته باید در رفع آنها کوشید. برخی از مشکلات مزبور بدین قرارند:
- برگزاری جلسات مراقبت های بارداری در ساعات کاری
- نیاز به استفاده از مرخصی های سالانه جهت حضور در این جلسات

کلاس های آموزشی دوران بارداری


لازم است که شما همسرتان را در کلاس های آموزشی دوران بارداری نیز همراهی کنید. در این کلاس ها، شما از تمامی جنبه های بارداری و وضع حمل اطلاع حاصل می کنید و فرصتی به دست می آورید تا در خصوص نگرانی هایتان با متخصصین مربوطه گفتگو کنید. البته بیشتر مردان با حضور در این کلاس ها و بحث هایی که در آن مطرح می شوند مشکل دارند، اما آگاهی از مسائل بارداری و وضع حمل نیز اجتناب ناپذیر است. در این کلاس ها شما می آموزید که چه کمک هایی در این دوران از دستتان برمی آید. از دیگر مزایای شرکت در این کلاس ها می توان به آشنایی با سایر زوج هایی که شرایطی مشابه شما را دارند اشاره نمود. بسیاری از دوستی های دیرپا، از حضور در کنار یکدیگر در شرایط دشوار آغاز می گردد.
منبع:برگرفته از مجله دنیای سلامت شماره 27


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

وظایف اعضای خانواده یک بیمار اسکیزوفرناسکیزوفرن
مهم‌ترین وظیفه خانواده یک بیمار اسکیزوفرن به رسمیت شناختن بیماری در عضو خانواده است. متاسفانه خیلی از خانواده‌ها وجود بیماری روانی را در فرزند، همسر یا والدین خود انکار می‌کنند. برای نمونه می‌گویند: پسر ما بیمار نیست، بلکه کارهایی که می‌کند دست خودش است و اگر بخواهد می‌تواند جور دیگری رفتار کند. اما خانواده نمی‌دانند که بیمار بیش از همه از وضعیت خویش رنج می‌برد اما بدون کمک حرفه‌ای روان‌پزشک قادر به تغییر رفتار خود نیست و توقع بی‌جای بستگان بر مشکل او می‌افزاید...
دومین وظیفه خانواده، حفظ آرامش در محیط خانه و پرهیز از خرده‌گیری‌ها و سرزنش‌های ناموجه نسبت به بیمار است. برای نمونه، سرزنش یک دختر جوان مبتلا به اسکیزوفرنیا که چرا نمره‌هایت مانند گذشته درخشان نیست، موجب افزایش دید منفی او نسبت به خود و احساس بی‌ارزشی در وی می‌شود و رنج او را بیشتر می‌کند. انتقاد از یک بیمار اسکیزوفرنیک که چرا در کنکور دانشگاه قبول نمی‌شوی؟ یا چرا به دنبال یک کار پردرآمد نمی‌روی؟ بر پریشانی او می‌افزاید. سومین وظیفه افراد خانواده، همکاری در درمان بیمار است، چه درمان‌های دارویی و چه درمان‌های روانی‌اجتماعی. برای نمونه باید مراقب مصرف دارو توسط بیمار باشند و از اظهارنظرهای نامربوط به دارو و درمان او که شبیه دوستی خاله خرسه است، بپرهیزند. برای نمونه اگر دارو نخوری بهتر است! یا تو که حالت خوب شده است چرا به مصرف دارو ادامه می‌دهی؟ یا مصرف دارو خطرناک است،

ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

اسکیزوفرن کاتاتونیک catatonic schizophrenia
کلمات کلیدی  :  اسکیزوفرنی، اسکیزوفرن کاتاتونیک، اختلال حرکتی، آسیب شناسی روانی
  امیل کراپلین[1] و یوگین بلولر[2]، دو شخصیت کلیدی در تاریخ اسکیزوفرنی هستند. قبل از کراپلین، مورل، اصطلاح دمانس پره کوژه(زوال عقل پیش‌رس) را درباره این بیماری به‌کار برده است. کراپلین، این اصطلاح را به شکل لاتین درآورد. بلولر، اصطلاح اسکیزوفرن را ابداع کرد. ریشه لغوی اسکیزوفرنیا در لغت یونانی از اسکیزاین[3] به معنی "تقسیم شدن" و فرن[4] به معنای "روان" است. تقسیم شدن روان بیمار اسکیزوفرنیک به دلیل تعدد شخصیت او نیست، بلکه به این علت است که جدایی شدیدی بین خصوصیات شخصیت پیش می­آید.[5]
  از دوره کراپلین و بلولر، اسکیزوفرن به انواع فرعی تقسیم شده است. یکی از انواع آن، اسکیزوفرن کاتاتونیک است. کارل لودویک کالبام[6]، علائم کاتاتونیک را شرح داد.[7] خصوصیت کلاسیک این نوع اسکیزوفرنیا، اختلال در واکنش حرکتی است.[8] این اختلال، شامل بازداری تعمیم‌یافته مانند لالی[9]، کندی کلی حرکتی[10]، بهت‌زدگی[11] و یا هیجان زیاد و فعالیت شدید است. امکان دارد بیمار کاتاتونیک، مکررا بهت‌زده شود و یا به هیجان آید و یا ناگهان از یک قطب به قطب مخالف نوسان پیدا کند.[12]
  همچنین حالاتی مانند خشک و قالبی شدن عضلات[13]، مومی بودن[14]]در این حالت بیمار را می­توان در هر قالب دلخواه قرار داد. وضعیت ایجاد شده دوام می‌یابد، در حرکت دادن اندام، این احساس به معاینه‌کننده دست می­دهد که انگار اندام­های بیمار از موم ساخته شده است[15][، تغییرپذیری بدن، اکوپاراکسیا ]تقلید بیمارگونه حرکات یک شخص به وسیله دیگری[، اکولالیا]تکرار مرضی و به ظاهر بی‌معنی کلمه یا جمله­ای که فرد دیگری بیان کرده است[ و منفی­گرایی به معنی مقاومت و حفظ موضع نا­منعطف در برابر کوشش­های عملی و کلامی برای تغییر وضع بیمار، در این بیماران دیده می­شود.[16]
  اگرچه عدم تحرک کاتاتونیک، نشان دهنده عدم فعالیت است، ممکن است این عدم تحرک کاملا فعال و از روی اراده باشد.[17] همچنین این بیماران دچار تخیلات غیرعادی و توهمات شدید و نابهنجار هستند.[18] مک نیل[19]، اعتقاد دارد عدم تحرک و سختی اعضا، یک پاسخ به تهدید­های تصوری است.[20]
  بیمار کاتاتونیک با آنکه به محیط پاسخ نمی­دهد، ممکن است کاملا از آنچه در پیرامون او می­گذرد، کاملا آگاه باشد. این بیماران ضمن بهت یا تحریک کاتاتونیک، ممکن است به خود، دیگران و یا اشیاء پیرامون خود آسیب برسانند؛ بنابر­این به مراقبت نیازمند هستند. مراقبت طبی به علت سوء تغذیه، تحلیل قوا، بالا رفتن درجه حرارت بدن یا زخم­های ایجاد شده توسط بیمار ضرورت دارد.[21]
 ادامه مطلب...


پنج شنبه 89 دی 2 , ساعت 5:13 عصر

جنون ،شکل  پیشرفته  عصبانیت  است ،هراس  بی  جهت  مانند  ترس  می  باشد،یک  حالتی  که در آن  ما حتی   فاقد کنترل   رفتار  و دنیای  اطرافمان   هستیم . تنفر  یک حالت  شرطی  بسیار بدی  از یک فرد  است  که در فکر  ما  به وجود می آید،از تماس  با او اجتناب می  کنیم  و ممکن است  بدترین  چیز  را  برای  او آرزو کنیم ، شاید  حتی  امیدوار  باشیم  که او یک مصیبت را تجربه کند. هر سه  هیجانی  که در اینجا نام برده  شد ،هرکدام  به شکلی  است  که در اینجا  ما آنها را  به  طور  ساده  عصبانیت  خواهیم نامید.


هیجانات  ثانویه ای  در حواس  ما وجود دارند  که از  هیجانات  دیگر ناشی  می  شوند،از قبیل :آسیب  دیدن ،ترس  ،گناه ،ظلم،یاس  و غیره . به  طور کلی  ما توسط  دو  باور کنترل می شویم :


1-ما  باور داریم  که باید  بعضی  چیزهایی  داشته باشیم که دیگران مانع   از این  شدند  که ما آنها را داشته باشیم.این موارد می  تواند  بعضی  چیزهایی  مانند : خواب ،غذا،پناهگاه ،آسودگی فکر ،همسر  یا اشخاص دیگری  که ما به آنها   وابسته  هستیم  باشد.


2-ما باور  داریم   شخصی  که ما  درباره  او احساس  عصبانیت  داریم  مسوول  است ، برای  این که  ما این  گونه  درک می  کنیم.ما باور داریم  که اگر آن فرد  نبود ،ما  بدبخت   نبودیم،آن  مرد  یا زن مسوول درد  و بدبختی ما  است. عصبانیت  همچنین  می تواند  شروعی  باشد  که دلالت دارد بر تغییر  اساسی  در یک فرد  یا حتی  در تمامی  یک جامعه.عصبانیت می تواند منبعی  از انرژی  باشد که  صرف  تبدیل  شدن  به سوی  اتفاقات  غیر  عادلانه  و منفی  اطراف  ما می  شود .با  فهمیدن ،شناختن ،بیان کردن  و شرح دادن   بسیاری  از  نیازهای  ابتدایی مان  قبل   از  عصبانیت ،می  توانیم  قدرت  و عزت نفس  خودمان را بدست آوریم .نیاز  ما با عصبانیتمان   نسبت به دیگران برآورده نمی  شود.ما  می  توانیم  یاد  بگیریم  که این انرژی  را به  طرق  غیر خشن  اظهار کنیم. تکنیک های  گوناگونی برای  تخلیه  هیجانی   این  انرژی  وجود دارد که  به  هیچ وجه  به  طرف  دیگران  صورت نمی  گیرد. همچنین  مواردی  وجود  دارد  که ما  به منظور  گرفتن  نتیجه   به عنوان  این که  مسوول  هستیم   ممکن است  نیاز به  اظهار  عصبانیت   داشته باشیم .می توانیم اینکار را بدون   این که  دیگران را فریب  دهیم  یا به آنها آسیب  برسانیم   انجام دهیم.تنفر از  دیگران  بر اساس  ضعف  و تا  حدودی  جبران  قابلیت ها می  باشد. یک  شخص  قوی  بندرت  متنفر  می  شود.بنابراین  ما مایل  به  فرونشاندن   عصبانیت  خودمان   نیستیم اما   نسبتا  آن را تشخیص  می  دهیم ،بیان می  کنیم ،راههای  غیر مضر آن  را  شرح می  دهیم ،می  فهمیم  و آن انرژی  را در جهت  مثبت  به  سوی    قدرتمند  شدن   خودمان  و تغییر  اجتماعی   متمرکز  می  کنیم.


فهرست  کوتاهی   از بعضی  از علت های   مشترک  در اینجا وجود دارند  که ممکن است  در ما احساس  عصبانیت  نسبت به   شخص  دیگری  را به وجود  آورد:(شما ممکن  است  بخواهید  دیگران  را از  چیزهایی که منجر  به تشویش  شما می  شوند  منع  کنید) .


ادامه مطلب...


<   <<   6   7   8   9   10   >>   >

لیست کل یادداشت های این وبلاگ