عصبانیت
معانی لغوی عصب :
1 – تافتن ، پیچیدن – پیوستن – درخت پیچک – شاخه های درخت را به هم بستن
معنای پزشکی عصب :
2- تارهای سپیدی که مغز را با اجزاء مختلف بدن حیوانی مرتبط می سازد
معنای لغوی عصبانی:
منصوب به عصب ، با زیادت الف و نون برای تأکید مانند روحانی – جسمانی – نورانی و ...
اصطلاح پزشکی:
آنکه روحا ناراحت است . کسی که تعادل قوای ارادی و تسلط خود را بر اثر ناراحتی از دست داده است. درواقع عصبانیت حالتی است که ما قادر به کنترل رفتار و حرکات خود نیستیم و تنفر یک حالت شرطی بسیار بد ایست که به ذهن ما خطور می کند.
تعریف دیگری که از عصبانیت شده است این است که : عصبانیت حالت فوق نارضایتی است . وقتی از پدیده ای یا چیزی خوشمان نمی آید عصبانی می شویم و بدین وسیله ناخشنودی خود را ابراز می کنیم و عملی را انجام دهیم که آن عمل می تواند مثبت یا منفی باشد .
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
نقاشی کردن باعث کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرن می شود
محققان دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی در پژوهشی دریافتند نقاشی کردن باعث کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرن می شود.
به گزارش خبرنگار واحد مرکزی خبر دکتر ربابه مزینانی و دکتر فربد فدایی اعضای هیئت علمی دانشگاه علوم بهزیستی و توانبخشی 100 بیمار اسکیزوفرن مرکز روانپزشکی رازی را به صورت تصادفی انتخاب کردند و میزان اضطراب آنان را از طریق آزمون اضطراب کتل سنجیدند , سپس 50 نفر از آنان را به عنوان گروه تجربی انتخاب کردند که به مدت 15 جلسه هر بار یک ساعت به طراحی و نقاشی پرداختند و 50 نفر گروه گواه در همان ساعتها به فعالیتهای دیگری پرداختند , داروهای بیماران در مدت پژوهش تغییر داده نشد.
در پایان 15 جلسه , میزان اضطراب بیماران سنجیده و با گروه گواه مقایسه شد.
نتایج این پژوهش نشان داد که کاربرد نقاشی بطور چشمگیری سبب کاهش اضطراب بیماران اسکیزوفرن شده است .
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
چطور بهترین شوهر دنیا باشیم؟
جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند. جدی گرفتن ده توصیه ساده، شما را به بهترین شوهر دنیا برای همسرتان تبدیل میکند. اگر شما هم از آن دسته آقایانی هستید که خود را در کار و مشکلات روزانه غرق کردهاید، بهتر است چند دقیقهای دست از سر قبضهای پرداخت نشده آب، برق و گاز....و قسطهای عقب مانده شهریه بچهها بردارید و فقط با برداشتن 10 گام ناقابل، مثل همیشه برای همسرتان بهترین شوهر دنیا باشید:
گام 1. خانمها مقدماند ! برای یک بار هم که شده دنیا را از چشم همسرتان ببینید.
شاید تا به حال اصلاً به این موضوع توجه نکرده باشید که ممکن است خدای نکرده علایق و خواستههای خانمتان با علایق شما کاملاً متفاوت باشد! اما حالا وقتش شده که به قول معروف، چشمهایتان را بشویید و جور دیگر ببینید.
گام 2. خواباندن بچهها هم لذتی دارد، امتحان کن د هفتهای یکبار به همسرتان مرخصی بدهید و وظیفه خواباندن بچهها را شما به عهده بگیرید، تا حداقل خانمتان یک ساعت سرو صدای بچهها را فراموش کرده و با خیال راحت این وقت را برای خواندن کتاب، انجام کارهای شخصی عقبافتاده و یا حتی برای گشت زدن در اینترنت اختصاص دهد. مطمئن باشید با این کار دعای خیر همسرتان همیشه پشت سر شما خواهد بود.
گام 3. عذرخواهی هم کلمه مفیدی است ! در این یک مورد با شما همدردی میکنیم، چون به همان اندازه که عذرخواهی از طرف مقابل ساده به نظر میآید، احتمالاً به همان اندازه هم برایتان سختترین کار روی زمین خواهد بود. اگر تا به حال متوجه شده باشید ازدواج شباهت زیادی به مسابقه دوی ماراتن دارد، چر ؟ از این جهت که هر چقدر در بگومگوهای خانوادگی زود از کوره در بروید، زودتر از پا میافتید و ادامه زندگی زناشویی برای شما سختتر و خستهکنندهتر میشود . اما فقط کافیست یکبار هم که شده با قضیه جور دیگری برخورد کنید، رفتار آرام و متانتآمیز بهترین مسکن برای آرام کردن موقتی تنشهای رفتاری است، اما اگر احیاناً شما مقصر بودید، میتوانید تنها با به زبان آوردن یک عذرخواهی ساده پرچم صلح را به همسرتان نشان داده و اجازه ندهید دلخوری پیش آمده بزرگ و بزرگتر شود.
گام 4. از همسرتان برای اینکه شما را تحمل میکند تشکر کن د شاید حتی خواندن این گام هم به مذاقتان خوش نیاید، چه رسد به عمل کردن به آن. اما منظور ما این نیست که در مقابل همسرتان بنشینید و در حالی که لیستی از اشتباهات خود تهیه کردهاید، مورد به مورد را شرح داده و بهخاطر آنها عذرخواهی کنید نه! مسلماً برای هر مردی پیش آمده که قول و قرارهایش را فراموش نماید یا با دیدن دوستان خود آنچنان زمان و مکان را گم کند که ساعتها همسرش را چشم انتظار نگه دارد. اما همین اندازه که به او بگویید زندگی کردن با شما چندان هم کار سادهای نیست و بهخاطر صبر و تحمل همسرتان از او تشکر کنید، کفایت میکند .
گام 5. کمی و فقط کمی از ریخت و پاشهای خودتان را جمع کنید باور کنید آسمان به زمین نمیآید اگر استکان چای قند پهلوی آخر شب، یا لیوان چایی صبحانه خود را از کف اتاق و یا از روی میز صبحانه به سینک ظرفشویی انتقال دهید. از ما به شما نصیحت، تحقیقات نشان داده استکان چای یکی از معضلات زندگی مشترک و عامل بسیاری از جداییها بوده!
گام 6. برای با هم بودن زمان بگذارید شما هم از آن دسته افرادی هستید که با شنیدن نام دوران نامزدی به یاد شامهای خاطره انگیزی میافتید که در یک رستوران دنج خوردهاید؟ چه اشکالی دارد اگر حتی با وجود داشتن دو فرزند برای گذاشتن قرارمدارهای اینچنینی باز هم زمانی را معین کنید؟! میتوانید بچهها را نزد یکی از دوستان خود بگذارید و مثل آن روزها فقط برای با هم بودن شام را بیرون از خانه صرف کنید.
گام 7. آراسته و خوش تیپ باشید سعی کنید همیشه به آراستگی و مرتب بودن ظاهر خود اهمیت دهید. این برای خانمها نکته مهمی است.
گام 8. شما هم به تمدد اعصاب نیاز دار د گاهی وقتها شرایطی را ایجاد کنید که برای چند ساعتی کمی از محیط خانواده و مسئولیتهای خود فاصله بگیرید. مثلاً با دوستانتان به کوه بروید و یا به ورزشهای مورد علاقهتان بپردازید تا شادی و نشاط و آرامش باعث تجدید نیروی از دست رفتهتان شده و وقتی به خانه برمیگردید، به مردی ایدهآل برای زندگی تبدیل شده باشید.
گام 9. مسئولیت تصمیمات خود را شخصاً به عهده بگیر د هیچ وقت و در هیچ شرایطی از پذیرش عواقب تصمیمات خود شانه خالی نکنید. اگر شما به هر دلیلی نمیتوانید دعوت پدر و مادرتان را برای مهمانی شب جمعه قبول کنید، خودتان گوشی تلفن را برداشته و به آنها اطلاع دهید. هیچ وقت مسئولیت چنین کاری را به گردن همسرتان نیندازید .
گام 10. فراموش نکنید روزی شما هم فرهاد کوهکن بودید یادتان میآید قبل از ازدواج چقدر به رفتارها و حرکات خود توجه داشتید و چقدر سعی میکردید با پرستیژ و تاثیرگذار باشید؟! اما احتمالاً دیگر مدتهاست که خبری از آن فرهاد کوهکن نیست و او هم در میان روزمرهگی هر روزهتان گم شده . اما هنوز هم دیر نشده از همین امروز هر کاری که میتوانید برای گرم کردن آتش زندگیتان انجام دهید، کاری کنید تا مثل گذشته همسرتان را تحت تاثیر قرار دهید و از بودن در کنار یکدیگر راضی باشید.
منبع:http://daneshpajooh.ir
شوهران بخوانند
اینجا مقرراتی آمده که منتظرش بودید، مقرراتی که شاید کسی به شما گوشزد نکرده باشد و یا فراموشتان شده باشد، ولی به نوعی منجی زندگی مشترکتان محسوب می شود. هیچ وقت پدرت، تو رو ننشونده که بهت بگه: "پسرم، وقتی ازدواج کردی، گاهی باید از کنترل تلویزیون بگذری" دوستای متأهلت هیچ وقت تو رو کناری نکشیدن که بگن: "وقتی ازدواج کردی دیگه مجرد نیستی پس برای پنج شنبه و جمعه با دوستات قرار نگذار" . هیچکس بهت نگفته که زندگی با جنس مخالف، قاعده و قانون داره. فراموش کردن یه سالگرد عروسی، گناه کبیره زندگی زناشوییه. اگه بشه با رعایت یک سری نکات یک کانون پر مهر و مصفا ساخت، چرا تنش؟ که زندگی به کام هر دو تلخ بشه.(نگران نباشید با همسرانتان هم حرف دارم)
مقررات رو می گم، عمل کن تا ببینی متقابلا چقدر همسرت برات مایه می ذاره.
یک اسباب برقی خانگی، هدیه نیست. ماکروفر یه ابزاره. تو ابزار رو دوست داری و اون هدیه رو.
آنچه را برای دیگران بپسند، که خودشان می پسندند این ضرب المثل قدیمی رو که میگه هر چه برای خود می پسندی، برای دیگران بپسند را فراموش کن.
عذر خواهی کن.چرا؟ چون کار اشتباهی کردی ولی هنوز نمی دانی چه کاری.
کنترل تلویزیون نشان مردانگی شما نیست
عاشق قدرتی میدانم. ولی معنی زندگی زناشویی سهیم شدنه و معنیش اینه که گاهی بذاری اون کنترل رو دست بگیره و تصمیم بگیره چی تماشا کنین.
مثل روزهای اول باش. گاهی در ماشین رو براش باز کن، در بدو ورود ببوسش و یه شاخه گل بده، متوجه آرایشی که برات کرده باش. یک کم براش خرج کن تا ببینی چه قدر برات خرج می کنه.
بگذار ابزار قدرت شما را ببیند حالا این فرصتیه تا مردونگی حقیقی خودتو نشون بدی. یک کار فنی منزل را انجام بده. شیری را که داره چکه می کنه درست کن، ترانس مهتابی رو که داره پرت پرت می کنه رو عوض کن. خیلی خوبه که کفایت و مردانگیت رو هر از گاهی نشون بدی و باورت کنه.
مهمون کن. یک روز جمعه، بساط منقل کباب پز رو به راه بینداز و محیط خونه رو با صفا کن.
کلیشه ای نباش.همیشه سر سفره آماده ننشین. غذاها خود به خود سر میز ظاهر نمی شوند، یه نفر هست که اونها رو اونجا می ذاره و اون یه نفر می تونی تو باشی.
همکاری کن .وقتی می خواهید از خانه بیرون برید، قبول کن که اون بیش از تو کار داره که انجام بده. پس اونطوری قدم نزن، در پوشاندن لباس بچه ها کمکش کن، کولر و چراغها رو خاموش کن...
مرتب دوش بگیر.تو یه مردی، عرق می کنی و بوی بد می دی. قبول کن.
وسایلتو جمع و جور کن.خیلی زشته منظره پیژامه ای روی زمین با دو جای پا، یا پیراهن روی مبل.
راه را بپرسید. گم شدی، بپذیر. درسته که بالاخره می رسی؟ درست، ولی بالاخره برای رسیدن زمان دیری است.
در صورت تأخیر تلفن بزن. آخه اون دوستت داره و غذا نخورده و منتظره تا در کنارت باشه!
واقعا گوش کنید. این کار یعنی گوش دادن به حرفهایی که میگه و فهمیدن آنها. نمی خواد زیاد راه حل بهش نشون بدی یا انتقاد کنی ، احساساتش را فقط از کلامش متوجه باش.
تاریخ های کلیدی رو به خاطر بسپار.یا در تقویمت یادداشت کن و نشون بده که به یاد داری.
خرید های بعضی کارهای منزل را هفتگی یا ماهیانه ، با هم و تفریحی انجام دهید.
عذر مردانه نیار. نگو«من یه مرد هستم، پس نمی تونم...فلان کار رو بکنم» مثلا بچه بیارم، حمام زایمان بگیرم، بچه شیر بدم.خیلی خوب، کسی هم ازت نخواست. ولی می تونی که هدیه ای برای حمام زایمان انتخاب کنی، یا شب شیر کمکی رو با شیشه به بچه بدی.
تقسیم کردن کارهای خونه این نیست که آشغالها رو ببری بیرون و منتظر شنیدن «ممنون» باشی.
از جاتون بلند شوید.فکر نکن وقتی از روی لیست خانم خرید می کنی، خریدهای مغازه رو جابجا می کنی، آشغالها رو دم در می گذاری ...، لطف می کنی. اینا اسمشون زندگیه. تو هم یه بازیگری نه یه تماشاگر. این طور نباشه که فقط کف بزنی.
سیگار نکش یا لااقل بیرون از منزل بکش ، راستی بوی سیگار دهانت را چکار می کنی!
گاهی اوقات باید یه دوست رو، روی محراب ازدواج قربانی کرد .ممکنه کسی باشه که تو بهش توجه داری ولی رفتارش همسرتو می رنجونه.
بیش از حد انتظار او، به خودت رسیدگی نکن.
حتی یک شوخی بیجا با زنان دیگر نکنید. اگر نمی تونید بفهمید از این حالت چقدر خانمتون می رنجه می تونید یکبار نقشتون رو در این مورد عوض کنید. تا ببینید چقدر این عادت ناپسند و مخرب است.
دلیل عاشق شدنتان را به خاطر بسپارید. هر از چند گاهی، وقتی از دست او ناراحت و عصبانی هستی، یه قدم به عقب بردار. زنی که عاشقش شدی رو بخاطر بیار. همون زن، تو اتاق بغلی نشسته، اون که باهاش ازدواج کردی. او منتظرته.
سعی نکنید زنتان را تغییر دهید.او یه شخصه نه یه شیء. سعی نکن یک کمی بهش اضافه، یا کم کنی. تو با تغییر خودت می تونی به کمال او کمک کنی.
فی البداهه باشید.اون رو با چیزهای کوچک غافلگیر کن: شام، هدیه، یه کارت ناقابل. اون فقط می خواد بدونه که به او فکر می کنی و احساسش می کنی.
دست هم رو بگیرید و تو چشماش با مهربانی نگاه کنید و از اینکه در کنارتون هست احساس رضایت کنید.این کار احساس خوبی به هر دوی شما می ده.
از الفاظ خودمانی استفاده کنید. اون رو با اسامی عاشقانه مثل عزیزم، خانومم صدا کن.
زیادی یا کم هدیه ندهید.
گاهی اولین ملاقاتتون رو یاد آوری کنید. روزهای شیرین آغاز ازدواج رو .شیک و پیک کن، در ماشین رو براش باز کن، با هم به رستوران بروید، بهش بگو چقدر دوستش داری.
به زنتان بنازید.چرا که نه؟ اینو به تمام دنیا بگید. یا لااقل تو جمع خانواده پدری خودتون یا اون ابراز تشکر و قدردانی از زنتان بکنید.
زمانی را تنها و بدون دیگران بگذرانید و به تفریح بروید.
از همون اول حقیقت رو بگید.صادق باشید و راستگو. طرف حسابتون رقیب نیست، شریک زندگیتونه.
هماهنگ شوید. گاهی روابط زناشویی ناهماهنگ میشه. کمی موضع خودتو عوض کن. تو می خواهی کاری کنی ولی اون نمی خواد. خوب نکن. فقط ریتم رو عوض کن.مهم انجام هر کاریه که با هم انجام
بدید.
دعوا پیش می آید.دعوا بین کسانی اتفاق می افته که به هم اهمیت می دن. دعواها آخر دنیا نیستند.
وقتی دعوا میکنی می بازی. برای برنده شدن در دعواهای زناشویی پاداشی وجود نداره. در حقیقت، بُرد بدتر از باخته. بباز و برو با زندگیت حال کن.
هیچ وقت راجع به سیاست مجادله نکنید. فکر می کنید سیاستمدارا در مورد شما بحث می کنند.
عصبانی نمانید. فردا که بهش فکر کنی می بینی آنقدرها هم ارزش عصبانیت رو نداشته.
آشتی کنید. این تنها بخش خوب دعوا کردنه. این لذت رو از دست نده.
بوسه شب بخیر رو فراموش نکنید. این کار رو بدون استثنا انجام بده.
بچه داشته باشید.زندگی رو وزین می کنه و معنا می ده. پیش بچه ها از مادرشون قدردانی وتشکر کنید و بگویئد که چقدر خانم خوبی دارید. احساستون رو به بچه هاتون نشون بدید.
عکس بگیرید. یادآوری گذشته بهتر از آنچه که واقع شده بود، هست. شاید واقعا خوب بوده و تو قدر ندانستی.
تکامل پیدا کنید. به گذشته نچسبید، تغییر کنید، با هم ادامه بدید، تکامل پیدا کنید. بگذارید او از شما راحت انتقاد کنه. اگه اشتباه کنه از شما کم نمی شه و اگه درست بگه بر شما افزوده میشه.
پرستار خوبی باشید. در بیماری هر مراقبتی رو که او از تو می کرده رو ازش بکن. درسته اون به تنهایی می تونه ولی اگر درکنارش باشی ، یه احساس خوشایندی از دوست داشته شده بهش دست میده.
با هم مسن شوید. یه روز که خیلی زود می رسه، احساس پیری خواهی کرد. کی دلش می خواد این دوران رو به تنهایی پشت سر بذاره؟
«ما» باشید نه «من».
زندگی زناشویی آسان نیست، سعی کنید. تسلیم شدن آسونه. باید سعی کنی. چرا؟ چون ارزشش رو داره.
تفریح کردن رو فراموش نکنید. در کشاکش زندگی گم نشید.
یادت باشه، وقتی همسرت از تو و از زندگی راضی باشه، کاری می کنه تا تو هم از او و از زندگی راضی باشی.
منبع:http://www.hamdardi.net
قدر دوران نوجوانی را بدانید
این نظر ظاهراً غیر ممکن و تقریباً نوعی تناقض لفظی به نظر می رسد. من معتقدم که اگر سال های
نوجوانی را به طور کامل از نظر بگذرانیم، حقیقتاً عملی (و عاقلانه) است که به جای نزاع با این دوران، از آن تقدیر کنید.
کلمه کلیدی در این اصل دوران است. اگر شخصی که در حال مطالعه این مطلب است، حداقل بیست ساله باشد و دقیقاً همان آدمی باشد که هنگام نوجوانی بوده است، تعجب خواهم کرد. احتمالاً شما بیش از همه، ارزش ها، دیدگاه ها، ظاهر فیزیکی، اخلاق شغلی، اهداف و اولویت های خود را تغییر داده اید. خود من وقتی به گذشته می نگرم هیچ شباهتی بین نوجوانی و حال خود نمی یابم. هم متفاوت به نظر می رسم و هم متفاوت عمل می کنم و در مجموع همه چیز در زندگی من تغییر کرده است. حالا دیگر هم من و هم شما با گذشته فرق کرده ایم. وقتی به گذشته نظر می کنیم، آن را دورانی سپری شده می یابیم.
پس چرا، اگر می دانیم که این دوران صرفاً یک مرحله بوده است، این چنین حساس می شویم؟ می توان چنین پاسخ داد که شاید تا اندازه ای فراموش کرده ایم که
نوجوانی صرفاً یک دوران است. از آن بیم داریم که رفتار و مسیر زندگی پانزده سالگی ما دائمی، مانند نقشی بر سنگ باشد. نوجوانان فاقد ایمان لازم هستند. جوانان امروز فقدان ایمان را حس می کنند و این مطلب به اعتقاد من در بروز بعضی از مشکلاتی که مشاهده می کنیم، مؤثر است. منظور من آن نیست که اگر نوجوان شما با خود درگیر است شما مقصر هستید. اما مطمئن هستم که ما می توانیم کارهایی برای ایجاد بهترین بازدهی و کاهش احساس ناتوانی و درماندگی در آنها انجام دهیم.
اگر به جای آنکه دوران نوجوانی را امری دائمی فرض کنید، آن را مرحله ای گذرا بدانید، بعضی از درگیری های شما با خودتان کاهش می یابد و آسان می گردد.فکر کنم یکی از دلایلی که من بدون آنکه آسیبی ببینم از این دوران به سلامت جستم، احساس پذیرش
والدین و ایمان شخصی ام بوده است. گویا آنها می دانستند که اشکالی در کارم نیست (حتی زمانی که خودم نمی دانستم) و این که هیچ عیب و ایرادی در کار من نبود، زیرا من فقط به عنوان یک نوجوان با خود و دیگران درگیر بودم. علیرغم این واقعیت که رفتار من به هیچوجه کامل نبود، می دانستم که آنان قدر مرا می دانند. اعتماد آنان، قدرت سپری کردن این دوران را به من می داد.
ادامه مطلب.../b>/strong>/font>
نمونه سوالات ده کتاب روانشناسی دریک برنامه با قالب جاوا قابلیت نصب بر روی اکثر گوشیهای نوکیا وسونی اریکسون حجمkb216
http://www.hoom.ir/uploads/1340694394.jar
نمونه سوالات 5 کتاب روانشناسی دریک برنامه با قالب جاوا قابلیت نصب بر روی اکثر گوشیهای نوکیا وسونی اریکسون
http://www.hoom.ir/uploads/1353566528.jar
آسیب شناسی روانی 1 چهار نمونه
http://www.hoom.ir/uploads/1288201323.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1332134436.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1355617787.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1309522334.pdf
روانشناسی تجربی
http://www.hoom.ir/uploads/1298255076.pdf
آماراستنباطی
http://www.hoom.ir/uploads/1272901320.pdf
آمارتوصیفی2 نمونه
http://www.hoom.ir/uploads/1329819150.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1286472067.pdf
احساس وادراک
http://www.hoom.ir/uploads/1277027336.pdf
ارزشیابی شخصیت.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1368638208.pdf
اصول وفنون مشاوره وخانواده درمانی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1342634882.pdf
بازی درمانی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1353565629.pdf
پویایی گروه2 نمونه pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1276476898.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1274009212.pdf
تاریخچه مکاتب روانشناسی2 نمونهpdf
http://www.hoom.ir/uploads/1363849701.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1364000737.pdf
خانواده ناباسامان.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1291407157.pdf
روانسنجی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1312001181.pdf
روانشناسی جنایی...pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1302008962.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1349668347.pdf
روانشناسی فیزیولوژیک.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1281672871.pdf
روشها وفنون تدریس.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1327502564.pdf
زبان تخصصی روانشناس
http://www.hoom.ir/uploads/1355930532.pdf
زبان تخصصی مشاوره.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1352305632.pdf
علم ونفس ازدیگاه دانشمندان اسلامی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1330428641.pdf
فلسفه آموزش وپرورش.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1330943784.pdf
کاربرد آزمونهای روانی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1357308430.pdf
متون روانشناسی به زبان خارجه 2...pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1342259786.pdf
متون روانشناسی به زبان خارجه 1...pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1277884784.pdf
مدیرت آموزشی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1315120626.pdf
مقدمات روشهای تحخیق درروانشناسی وعلوم تربیتی.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1291209259.pdf
نظریه های مشاوره وروان درمانی3 نمونهpdf
http://www.hoom.ir/uploads/1321368358.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1283416955.pdf
http://www.hoom.ir/uploads/1281848637.pdf
امان از مردان بدبین!
بعضی مردها به بیماری بدگمانی و سوءظن مبتلا هستند. بیجهت نسبتبه همسرانشان بدبین هستند و درباره آناناحتمال خیانت می دهند.
هر مردی که بدین بیماری خانمان سوز مبتلا شد زندگی را به خودش و خانوادهاش تلخ می کند. ایراد و بهانهجویی می کند.نسبتبه اعمال وحرکات همسرش به نظر بدبینی نگاه می کند و مانند سایه او را تعقیب می نماید.چون سوءظن دارد ، از در و دیوار شاهد و قرینه پیدا می کند.
خانوادهای که به مرض بدگمانی مبتلا شوند ، آسایش وخوشی ندارند.آب خوش از گلوی هیچ کدامشان پایین نمیرود. مرد همانند یک پلیس مخفی دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زنبیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحی و در حال محدودیت و تحت نظر زندگی کند.بنیاد چنین خانوادهایهمواره در معرض خطر قرار دارد .
مرد باید تعصبهای غلط و توهمات بیجا را از خویش دور گرداند وبر طبق موازین عقل و وجدان رفتار کند. نسبتخیانتبه کسی دادنموضوع بسیار دشوار و پر مسؤولیتی است.تا موضوع خیانتبا دلیل وشاهد قطعی به اثبات نرسد نمیتوان کسی را متهم کرد.
خداوند متعال درقرآن میفرماید:
ای کسانی که ایمان آوردهاید از بسیاری از گمانهای بداجتناب کنید زیرا بعضی گمانها گناه است (1) .
خانوادهای که به مرض بدگمانی مبتلا شوند ، آسایش وخوشی ندارند.آب خوش از گلوی هیچ کدامشان پایین نمیرود.مرد همانند یک پلیس مخفی دائما از اعمال و حرکات همسرش مراقبت می نماید. زن بیچاره هم ناچار است همانند یک متهم بیگناه همواره در شکنجه و عذابروحی و در حال محدودیت و تحت نظر زندگی کند . بنیاد چنین خانوادهایهمواره در معرض خطر قرار دارد .
آقای محترم !
همسر شما اگر از مردی تعریف کرد دلیل آن نمیشود که به او دلبسته است.
اگر کمتر از سابق اظهار محبت می کند دلیل آن نیست که نسبت به دیگری دلبسته است.شاید از شوهرش دلخوری داشته باشد.
شاید غم وغصهای به دل داشته باشد ، شاید بیمار باشد.شاید در اثر بیتوجهی و عدماظهار محبت شوهرش، نسبتبه زندگی دلسرد شده باشد.
آقای محترم!
دست از سوءظن بردار.مانند یک قاضی با انصاف در محکمه داوری بنشین و ادله و شواهد احیانا خیانت همسرت را با دقت و انصاف بررسی کن و مقدار دلالت آنها رابسنج و ببین آیا قطعی هستند یا ظنی یا احتمالی؟
من نمی گویم بیغیرت باش بلکه می گویم:
به هر دلیلی بهمقدار دلالتش ترتیب اثر بده نه زیادتر.چرا برای بعضی توهمات بیجا و شواهد پوچ زندگی را به خودت و خانوادهات تنگ می کنی؟ اگر کسی باهمین قبیل شواهد خیالی خودت را متهم سازد چه حالی پیدا می کنی؟ چراانصاف و وجدان نداری؟
مواظبباش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهی.زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوی فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت .
چرا آبروی خودت و همسرت را میریزی؟
حضرت علی علیه السلام به فرزندش امام حسن فرمود: مواظب باش در غیر موضع غیرت، غیرت به خرج ندهی. زیرا این عمل افراد صحیحرا به سوی فساد و افراد پاکدامن را به جانب گناه متمایل خواهد ساخت (2) .
اگر نسبتبه همسرت بدبین هستی مطلب را با هر کس در میاننگذار زیرا ممکن است در اثر دشمنی یا نادانی یا تظاهر به خیرخواهی،بدون دقت و بررسی،عقیده ی تو را تایید نمایند بلکه شواهد بیاساس دیگریرا بدان بیفزایند و سوءظنت را به مرحله یقین برسانند و بدین وسیله دنیا وآخرتت را تباه سازند.
اگر خواستی از راهنماییهای دیگران استفاده کنی بادوستان عاقل و با تجربه و خیرخواه و عاقبتاندیش مشورت کن.بهتر ازهمه این که نسبتبه هر یک از اعمال و رفتار همسرت بدبین هستی مطلب را با صراحت با خودش در میان بگذار و توضیح بخواه.لیکن منظورتاین نباشد که مطلب را به اثبات برسانی.
پی نوشت :
1-سوره حجرات آیه 12.
2-بحار جلد 103 ص 252
10 فرمان برای فیصله دعوا
1 ـ خودتان را جای همسرتان بگذارید:
وسط داد و بیداد هایی که می کنید،
یک لحظه خودتان را جای همسرتان بگذارید
و سعی کنید تا جایی که می توانید مشکلاتش، استرس هایی که دارد
و احساسات فعلی اش را درک کنید.
2 ـ باورهای غیر واقع بینانه را تغییر دهید:
یک دعوا یعنی خراب کردن هر چی تا حالا ساخته ایم.
همسرم باید همیشه مرا بفهمد چون همسرم است دیگر.
همسرم هیچ وقت خودش را عوض نمی کند.
نیازهای همسرم، زمین تا آسمان با نیازهای من فرق می کندو...
این باورها ممکن است با قیافه ای حق به جانب ته ذهن شما نشسته باشند.
کاری نداریم که کی و ازکجا آمده اند توی ذهن شما؛
ولی حاصلش این است که اگر تغییرشان ندهید،
به قول لازاروس این فکر های سمی می تواند شما را دیوانه کند
واقعیت این است که
همیشه و در همه ی روابط زناشویی، اختلاف هایی پیش می آید.
همسران نمی توانند همیشه ذهن طرف مقابلشان را بخوانند.
همه تا حدی تغییرپذیرند
و «افرادی که دو طرف یک رابطه طولانی مدت قرار می گیرند، معمولا نیاز های مشابه هم دارند».
3 ـ دعوا را به شخصیت همسرتان ربط ندهید:
اگر بعد از دعوا فکر کنید که
دعوا به این خاطر بوده که همسرتان اصولا خودخواه است،
دیگر جایی برای صلح نمی ماند.
شخصیت دعوایی ممکن است وجود داشته باشد
اما غالبا رفتار همسران موقع دعوا تحت تاثیر موقعیت است.
اگر بیشتر تامل کنید می بینید که
همسرتان همیشه این طور عمل نمی کند
و با اینکه رفتارش خوب نبوده اما می دانید که به شما علاقه مند است.
4 ـ دعوا را به قسمت های عمیق رابطه نکشانید:
اگر همیشه توی دعوایتان به اصطلاح «رو» دعوا کنید،
در عمق همیشه یک وفاداری همیشگی پنهان وجود خواهد داشت.
دعوایتان را به این جاها ربط ندهید.
5 ـ احساسات تان را با صراحت بیان کنید:
به جای اینکه بگویید «حس سینما رفتن داری؟
، بگویید «دوست دارم برم سینما.
به جای اینکه از جملات تو من را... ،
از جملات «من احساس می کنم...» استفاده کنید..
6 ـ درباره همسرتان کلی گویی نکنید:
اینکه بگویید «تو آدم بی ملاحظه ای هستی» چیزی را عوض نمی کند.
دقیقا به همسرتان بگویید که چه چیزی باید در رفتارش تغییر کند.
7 ـ جایگزین بگذارید:
اینکه داد و بیداد کنید که
از رنگ های صورتی و قهوه ای و آبی و زرشکی
برای پرده خانه خوشتان نمی آید،
چیزی را درست نمی کند؛
به جای اینها البته اگر رنگی باقی مانده بود بگویید
از کدام رنگ خوشتان می آید.
8 ـ خوب گوش کنید:
بله، خوب گوش نمی دهید !
به قول قدما با گوش دل حرف های طرف مقابل را نمی شنوید.
تا همسرتان حرف می زند در مقابلش توی ذهنتان یک جمله آماده می کنید.
اینکه نشد گوش دادن !
فیدبک بدهید ببینید اصلا آن جوری که شما فهمیده اید، همسرتان حرف زده است یا نه.
9 ـ ببخشید:
بعضی وقت ها واقعا همسرتان مقصر بوده و اشتباه کرده است.
شما بهتر است در این مواقع، لذت توفیق اجباری بخشش را بچشید.
10 ـ تمرین «روزهای صمیمانه» را انجام دهید:
شاید به نظرتان خنده دار باشد .
اما گاهی چاره ای جز این نمی ماند که یک تمرین مکانیکی انجام دهید.
می توانید یک تعداد روز متوالی را مشخص کنید
و در این روزها توافق کنید که هر روز حداقل 5 مورد از فهرست
کارهایی که همسرتان می خواهد را انجام دهید.
البته او هم باید متقابلا کارهایی که شما می خواهید را انجام دهد.
این کارها اول باید امری باشند؛ یعنی طرف را از کاری نهی نکنند،
دوم باید عملیاتی باشند؛
سوم آن قدر کوچک باشند که بتوان هر روز انجامشان داد
و چهارم مربوط به دعوای اخیر نباشند.
باور کنید این تمرین ها معجزه می کند.
امتحانش ضرر که نداره ، داره ؟؟
منبع: www.daneshrangarang.com
مردان،بی احساس های احساساتی
چرا مردها نباید گریه کنند؟!
تحقیقات جدید نشان میدهد که زندگی احساسی مردان هم به اندازه زنان پیچیده و غنی است اما در اغلب موارد این امر از مردان و هم چنین از زنان پوشیده باقی میماند.
با این که احساسات همیشه از خصوصیات زنانه به شمار میرود ، اما مردان هم به اندازه زنان احساساتی میشوند و تجربیات عاطفی مشابهی را توصیف میکنند. در یک بررسی در رابطه با هوش عاطفی 500 هزار فرد بالغ ، ثابت شد که هوش عاطفی مردان به اندازه زنان است. مطالعاتی که بر روی زوجها صورت گرفته نشان میدهد که مردان هم به اندازه زنان با میزان استرس همسرشان هماهنگاند و به همان اندازه قادر به حمایت از آنها هستند.
مردان و زنان آه میکشند ، گریه میکنند ، شادی میکنند ، خشمگین میشوند و داد و فریاد راه میاندازند ، اما شیوه پردازش و ابراز احساسات در آنها متفاوت است.
دکتر کلمن، روانشناس و نویسنده میگوید: « احساسات در زندگی مردان در پشت سر و در زندگی زنان در پیش رو قرار دارند.» هورمون تستوسترون بر احساسات مردان تاثیر میگذارد و باعث میشود آنها بیشتر به طبقهبندی و تفکر منطقی بپردازند. به نظر میرسد زنان طبیعتاً با عواطف خود بیشتر در تماس هستند ، در حالی که مردان باید روی این قضیه کار کنند و اگر این کار را بکنند شرایط کاملا برابر میشود. آنها دارای روابط شادتر و زندگی سعادتمندانهتری خواهند بود.
چرا بسیاری از مردان از نظر احساسی ضعیف هستند؟ خوب این تقصیر مغزمردانه است. دکتر دیوید پاول، رییس مرکز بینالمللی مطالعات سلامت میگوید: « سیمکشی مغز مردان متفاوت است.» او توضیح میدهد که ارتباط بین نیمکره چپ مغز، جایگاه منطق، و نیمکره راست مغز، محل عواطف و احساسات، در زنان قویتر است: «ارتباط بین دو نیمکره در زنان شبیه یک بزرگراه است، بنابراین میتوانند به راحتی بین دو نیمکره حرکت کنند. اما در مردان این ارتباط مانند یک کوره راه باریک است که باعث میشود دسترسی به احساسات برای ما مردها چندان آسان نباشد.»
این میتواند توضیحی برای نتایج 125 مورد مطالعه در فرهنگهای مختلف باشد: در این بررسیها مشاهده شد که مردها و پسرها همواره در تفسیر پیامهای غیرکلامی نهفته در ژست بدن، حالت صورت و لحن صدا دقت کمتری دارند.
همچنین واکنش مردان نسبت به احساسات ضعیف تر است و زودتر هم آنها را فراموش می کنند. در آزمایشی که در دانشگاه استانفورد انجام گرفت، عکسهایی از صحنههای تکاندهنده یا ناراحتکننده باعث تحریک بخش گستردهتری در مغز زنان شد. پس از سه هفته، زنان در مقایسه با مردان جزییات بیشتری از این تصاویر را به خاطر داشتند. به همین صورت محققان گمان میکنند که یک زن ممکن است به خاطر بگو مگو یا بیاعتتنایی کوچکی که شوهرش مدتهاست فراموش کرده همچنان ناراحت و عصبانی باشد.
پسرها در سن یک سالگی در مقایسه با دختران ارتباط چشمی کمتری برقرار میکنند و به اشیای متحرک مثل ماشین توجه بیشتری نشان میدهند تا چهره انسانها. هم پدرها و هم مادرها با پسرانشان کمتر در مورد عواطف و احساسات صحبت میکنند (به جز خشم)، و دایره لغات ذهن پسرها شامل تعداد کمتری از واژههای مربوط به احساسات میشود.
در زمین بازی اگر نه در خانه پسرها یاد میگیرند که جلوی اشکشان را بگیرند و ترسی از خود نشان ندهند. چهره آنها، که زمانی به اندازه دختران نشان دهنده احساسشان بود، با رسیدن به سنین دبستان جدی تر میشود.
در سنین بزرگسالی مردان از کلمات کمتری استفاده میکنند و صحبت کردن را حداقل در جمع ابزاری برای بالا بردن موقعیت خود میدانند، برعکس خانمها که برای نزدیکی به دیگران با آنها وارد صحبت میشوند. مردان حتی هنگام صحبت با دوستانشان هم در حال تبادل اطلاعات در مورد خرید ، ورزش، ماشین یا کامپیوتر هستند.
چرا مردان منفجر میشوند؟
اگر چه زنان هم به اندازه مردان عصبانی میشوند ، اما خشم همچنان یک ویژگی مردانه به حساب میآید. دکتر کنث دیلیو کریستین، روانشناس و نویسنده میگوید: «خشم به این علت به وجود میآید که شخص به علت سرکوب کردن احساسات خودش دچار سرخوردگی شدید میشود با این وجود این کاری است که مردان انجام میدهند، چون میترسند که اگر کمی به احساساتشان بها بدهند دیگر کنترل آن از دستشان خارج میشود. اگر شما همه ابعاد وجودتان را رشد ندهید اگر یاد نگرفته باشید که چهطور با احساساتتان کنار بیایید، تبدیل به سایهای میشوید که فقط بخش کوچکی از شخصیتتان را نشان میدهد و طولی نمیکشد که این بنای سستی که از خود ساختهاید فرو میریزد.»
برای آنکه احساسات بیشتر در زندگی آقایان وارد شود ، رعایت این نکات توصیه می گردد:
آقایان اینها را امتحان کنید!
«مردانی که بیش از همه احساساتشان را پنهان میکنند احتمالا حساسترین مردها هستند!»
با این حال شما آقایان میتوانید بدون گریه و زاری راه انداختن، احساساتتان را ابراز کنید.
خوب، چرا شروع نمیکنید:
یک خروجی خلاقانه برای خودتان ایجاد کنید.
سرگرمیهایی مثل نقاشی یا هر هنر مورد علاقه تان ، میتواند ابزار خوبی برای غلبه احساسات یک مرد باشد. یادتان باشد که بسیاری از آثار برجسته هنری و ادبی جهان توسط جنسی خلق شدهاند که گفته میشود احساس ندارد!
استرس و خشم خود را از طریق ورزش تخلیه کنید.
وستوور میگوید: « وقتی به جایی میرسید که فقط میخواهید سرتان را به دیوار بکویید ، یک وقفه 10دقیقهای برای آرام کردن شما کافی است.»
می توانید مواقعی که دچار احساسات شدید میشوید ، جایی پیدا کنید و روی زمین شروع به شنا زدن کنید.
سعی کنید « یک کمی » از احساساتتان را بروز دهید.
کلمن پیشنهاد میکند: این روش را با احساساتی آغازکنید که میتوانید کنترلشان کنید ، یک گوش شنوا پیدا کنید و از عبارت « یک کمی» استفاده کنید گفتن اینکه «یک کمی» ناراحتید یا «یک کمی» میترسید ، بیخطرتر از این به نظر میرسد که بخواهید آسیبپذیری خود را کاملا بیان کنید.
وقتی به جایی میرسید که فقط میخواهید سرتان را به دیوار بکویید ، یک وقفه 10دقیقهای برای آرام کردن شما کافی است.
به سمت ناراحتیهایتان بروید.
بهجای اینکه از احساساتی که نمیدانید چهطور با آنها کنار بیایید اجتناب کنید ، بیشتر به آنها بپردازید. شما به زمان و تلاش نیاز دارید تا یاد بگیرید چگونه احساساتتان را کنترل کنید ، چرا که باید مغزتان دوباره آموزش ببیند. اما نگران نباشید، به مرور زمان این کار برایتان آسانتر میشود.
خانمها ، حواستان باشد!
در اینجا روشهایی وجود دارد که شما خانمها میتوانید از آنها استفاده کنید تا همسرتان بتواند با احساساتش راحتتر برخورد کند.
برای صحبت کردن در کنار همسرتان باشید تا او احساس کند در کنار اوهستید نه در مقابلش.
روانشناسان معتقدند وقتی رودر روی یک مرد قرار میگیرید باعث میشوید او احساس رقابت یا مقابله کند ،به جای اینکه از آن سوی میز به او خیره شوید ، در یک سمت در کنار شوهرتان بنشینید.
با هم به یک فعالیت فیزیکی بپردازید.
وقتی با شوهرتان پیادهروی میکنید ، سد دفاعی او شکسته میشود. بگذارید موضوع صحبت خود به خود پیش بیاید هرگز یک مرد را مجبور نکنید در مورد چیزی حرف بزند.
هرگز یک مرد را برای حرف زدن راجع به یک روز بد تحت فشار قرار ندهید.
اگر مرد شما روزی طاقتفرسا را پشت سر گذاشته، شاید بخواهد از رنج و ناراحتی آن رها باشد. چه فایدهای دارد که تمام شب را در احساس بدبختی بگذرانید وقتی این کار گرهای از کارتان را باز نمیکند؟
نشان دهید ، فقط حرف نزنید.
صحبت کردن شاید برای یک زن محبوبترین شکل عشق ورزیدن باشد ، اما مردان رابطه زناشویی را نوعی وسیله برقراری ارتباط میدانند. مردان بخش عظیمی از احساسات خود را به صورت فیزیکی ابراز میکنند. به جای اینکه مرد را مجبور کنید احساسش را در قالب کلمات ترجمه کند ، به زبان خودش صحبت کنید.
بگذارید مردتان بداند که به چه نوع حمایت عاطفی نیاز دارید.
مردان نیز مانند زنان میتوانند از لحاظ عاطفی نسبت به همسرشان حساس و حمایتگر باشند ، اما اغلب وقت آنها کفایت نمیکند. مردان به این مسایل بیتوجه نیستند ، اما شما خانمها باید به آنها فرصت دهید تا بدانند چه میخواهید و در چه زمانی به آن نیاز دارید.
از همسرتان نظرخواهی کنید.
در یک روز آرام از شوهرتان بپرسید: آیا من تا به حال کاری کردهام که فکر کنی دیگر مثل روزهای اول به تو احترام نمیگذارم و تحسینت نمیکنم؟ به او بگویید که چقدر از داشتن او خوشحالید و اینکه متاسف هستید که در اغلب موارد نمیگذارید او این را بداند. اینجاست که همسرتان دهانش باز میماند!!
منبع:آیین همسر داری - مجله شادکامی
موسیقی درمانی و تاثیر آن در درمان بیماریها
در دنیای پرشتاب امروز، دنیایی که بدخوابی، استرس و سبک زندگی شتاب زده امری عادی محسوب میشود، "موسیقی درمانی" و به عبارتی دیگر بهکارگیری موسیقی برای بهبود موقعیتهای مختلف، رویکردی بسیار جالب میتواند باشد.
موسیقی درمانی یکی از جلوههای کاربردی موسیقی در زندگی عموم است و آشنایی با این رشته میتواند استنباط و انتظار عموم از موسیقی را ارتقاء بخشد و ذهن را به سوی کاربرد گسترده آن متوجه کند.
ارتقای درک علمی از موسیقی و ترمیم فرهنگ شنیدن موسیقی باعث میشود درک موسیقی از گردونه محدود احساس فراتر رود و بر فضای گسترده و فکورانه آن افزوده شود به گونهای که فرد موسیقی را عمیقا بفهمد و به خوبی در اختیار گیرد.
موسیقی درمانی در درمان افرادی که دچار ناتوانیهای مختلفی از جمله عقب ماندگی ذهنی، تاخیر یافتگی رشدی، معلولیت جسمی، بیماری روانی و دیگر مشکلات بودهاند، نتیجه موفقیتآمیزی داشته است.
موسیقی درمانگر، اهداف و مقاصد را بر اساس نیازهای خاص درمانجو دنبال میکند و برای پیشبرد این اهداف از شیوههای گوناگونی استفاده میشود برای مثال، آواز خواندن میتواند به افراد مبتلا به بیماری آلزایمر کمک کند تا حافظه دراز مدت خود را به کار اندازند.
نواختن آلات موسیقی با همسالان یا فرد یا افراد درمانگر، میتواند مهارتهای میان فردی و یا قدرت برقراری ارتباط با دیگران را افزایش دهد و کارکردهای اجتماعی را بهبود بخشد. از همه مهمتر اینکه افراد احساساتشان را در روشی مطمئن و لذتبخش بوسیله نواختن موسیقی، گوش کردن به موسیقی و حرکات موزون و هماهنگ با موسیقی بیان میکنند.
موسیقی میتواند استرس را کاهش دهد. به عنوان مثال، برای مقابله با هراس از صحبت در مقابل دیگران و ترس از روبرو شدن با شخصیتهای با نفوذ میتوان از واکنشهایی که با موسیقی راک تهییج شده است استفاده کرد.
طبیعی است که سلیقه شخصی روی عکسالعمل شنونده نسبت به موسیقی، اثر دارد از این رو باید برای استفاده بهینه از موسیقی درمانی جهت کاهش تنش و استرس، سلیقه شخصی افراد در نظر گرفته شود.
هرچند استفاده از موسیقی آرامبخش یا محرک میتواند در موارد مختلف مفید باشد، اما در عین حال موسیقی دارای ظرایفی است که عکسالعملهای پیش بینی نشدهای را در بعضی افراد بیدار میکند.
به عنوان مثال موسیقی ریتمیک آرام که در موارد عادی نوعی موسیقی آرامبخش محسوب میشود میتواند برای در بعضی شنوندهها احساسی غریب و یا ترس آور ایجاد کند.
دکتر "علی زادهمحمدی" رئیس انجمن موسیقی درمانی ایران در تعریف موسیقی درمانی میگوید، "موسیقی درمانی، استفاده تجویز شده و سازمان یافته از موسیقی یا فعالیتهای آن برای تغییر حالات ناسازگار زیر نظر موسیقی درمانگر برای کمک به مراجعین در رسیدن به اهداف درمانی است."
این متخصص موسیقی درمانی میگوید موسیقی درمانی وسیله سرگرمی و بازی نیست بلکه عامل اصلاحکننده تجویز شدهای است که به بهبود سازگاری رفتار و حالات کمک میکند.
در پنجاه سال گذشته تحقیقات بسیار زیادی انجام شده است که نشان میدهد موسیقی روی بسیاری از بیماریها از جمله ناراحتیهای تنفسی، بیماریهای قلبی، دردهای کلیوی، بیماریهای کودکان، ناراحتیهای قبل و بعد از جراحی، دردهای زایمان ، کما، سوختگی و عوارض سرطان اثر دارد.
بیشتر مادران هنگام بارداری نگران وضعیت خود هستند این نگرانیها اگر چه بیشتر در اثر خیال و تصورهای شخصی است اما از تنش و نگرانی آن نمیتوان چشمپوشی کرد و خواهناخواه مادر را دچار ناآرامی میکند.
پزشکان برای تقویت آرامش مادران همواره روشهای غیردارویی را توصیه میکنند روشهایی که کمک میکند تا از تشویش و نگرانی مادر کاسته شود که تمرینهای "تن آرامی" ? Relaxation?از جمله مهمترین این روشها است.
دکتر زادهمحمدی در این خصوص میگوید استفاده از موسیقی آرامبخش همراه با تمرینهای تنآرامی توام با تصور هدایت شده، روش رایجی برای تقویت آرامش مادران است.
خواندن ترانهها و انجام بعضی از تمرینها موجب میشود که مادر آرامش پیدا کرده و خاطره مثبتی از اتاق عمل دریافت کند.
به گفته کارشناسان، موسیقی در درمان برخی از بیماریهای روانی، افسردگی، میگرن، سردردهای عصبی واضطراب موثر است.
اوج انتقال احساسات و تاثیرات در موسیقی نهفته است و یک موسیقی واقعی و خوب میتواند بر لایههای وجودی فرد اثر بگذارد و به زندگی انسان معنا و جهت ببخشد.
برخی آزمایشها نشان داده است افرادی که بعد از عمل جراحی برایشان موسیقی پخش میشود، تحمل درد بیشتری دارند و برای تسکین درد خود کمتر تقاضای مسکن میکنند.
دکتر "غفار ملک خسروی" روانشناس و دبیر انجمن موسیقی درمانی نیز با اشاره به این که اضطراب و افسردگی پایه و اساس بسیاری از بیماریهای جسمی و روانی هستند، گفت بر اساس تحقیقات مختلفی که تا به حال صورت گرفته، با استفاده از موسیقی درمانی و تمرین تنآرامی استرس و افسردگی کاهش مییابد و در پی آن از شدت بیماریهای جسمی و روانی فرد هم کاسته میشود.
وی میگوید در مورد بیماریهایی همچون میگرن که ارتباط مستقیمی با میزان اضطراب و استرس وارده به افراد دارد، با کمک موسیقی میتوان در جهت کاهش استرس و در نتیجه کاهش شدت دردهای میگرنی گام برداشت.
زمانی که انسان درد دارد آستانه تحمل او پایین میآید و به عبارتی حساستر میشود در اینجا موسیقی و تمرین تن آرامی میتواند منجر به ایجاد آرامش در فرد شود.
به گفته این متخصص موسیقی درمانی تاکید بر این نکته مهم است که موسیقی به تنهایی کار درمانی نمیکند بلکه به عنوان یک روش حمایتی، در بالا بردن کیفیت سلامت روانی و جسمی افراد کمک میکند.
به کار بردن موسیقی در بیمارستانها، رستورانها، پارکها و ... در ایجاد آرامش و احساس خوشایند در افراد موثر است.
انواع موسیقی برای کمک به حل مشکلات مختلف، موسیقیها یا سازهای مختلفی وجود دارد که درمانگر آن را بر اساس شناخت مشکل در بیمار با هدف کم کردن یک مشکل خاص، انتخاب میکند.
دکتر ملکخسروی میگوید به عنوان مثال اگر فردی مضطرب است این فرد در درجه اول به آرامش نیاز دارد و برای او از یک موسیقی آرامبخش که ریتم کمتری دارد و فواصل گامها هم در آن کم است استفاده میشود.
موسیقی به دلیل جذاب بودن میتواند در وجود همه کس و در سطوح و واکنشهای مختلف بدنی و روانی به راحتی و با احساس خوشایندی نفوذ کند.
وقتی برنامههای موسیقی درمانی میتواند بر بیمارانی که در حالت بیهوشی کامل به سر میبرند اثر بگذارد، طبیعی است که تاثیر آن بر بیماریهای ساده بیشتر است.
از نظر پزشکی یک بیمار وقتی در بیهوشی کامل به سر میبرد و علایم حیاتی او به کمترین حد میرسد در بدترین شرایط قرار دارد (اغماء) در چنین حالتی موسیقی درمانی توانسته است در حد هر چند اندک، ارتباط و حیات روانی و جسمانی را به بیمار بازگرداند.
علت تاثیر موسیقی درمانی روی بعضی از علایم بیماریهای مزمن و حاد پزشکی، جذاب بودن ذاتی و نیروی محرک و قوی آن است.
در سالهای اخیر در آمریکا از موسیقی به عنوان داروی پیشگیری و تقویت کننده سلامت و شخصیت استفاده میشود و به نظر میرسد که موسیقی باعث تجدید حیات میشود بعد از آمریکا پیشرفت سریع موسیقی درمانی در انگلستان بوده است.
لیست کل یادداشت های این وبلاگ
ازدواج با کسی که والدین تمایل ندارند
عشق چیست و آیا لازمه ی ازدواج است؟
اختلاف طبقاتی چه پیامدهایی می تواند به همراه داشته باشد؟
مسائل مهم در دوران نامزدی خانمها
دلواپسی های دوران نامزدی ( قسمت اول)
عشق و عاشقی های دوران نامزدی
نامزدی ،بهترین فرصت عاشقی
راز تفاوت ساختار جسمی و روانی زن و مرد
Emotional Intelligence
[عناوین آرشیوشده]